نقشه

تصویر:Azearbijan gharbi County citys.png

نقشه آذربایجان غربی

آثار باستانی آذربایجان غربی در یک نگاه کلی

وجود طبيعت زيبا و دلنواز و گستردگي آثار و بناهاي تاريخي، آذربايجان غربي را در رديف مناطقي با قابليت بالا در امر گردشگري كشور قرار مي‌دهد. بهره‌مندي آذربايجان غربي از آثار و ذخاير ارزشمند فرهنگي،تاريخي و باستاني و مناظر دل انگيز طبيعت بكر در جاي جاي اين استان از شمالي‌ترين نقطه تا جنوبي‌ترين آن پراكنده شده است.
طبق اعلام مسوولان ميراث فرهنگي آذربايجان غربي در اين استان بيش از يك هزار و 200اثر تاريخي و باستاني، شناسايي شده و حفاظت شده وجود دارد كه قدمت برخي از آنها به هزاره‌ها و سده‌هاي قبل از ميلاد مي‌رسد.
از مجموعه آثار تاريخي و باستاني موجود در مناطق مختلف آذربايجان غربي نيز بيش از 350اثر در فهرست آثار ملي كشور ثبت شده‌اند. مجموعه باستاني تخت سليمان يكي از آثار ارزشمند آذربايجان غربي است كه در نزديكي تكاب واقع شده و در آن بقاياي استقرار و فعاليت انسان از هزاره اول قبل از ميلاد تا قرن يازدهم هجري به چشم مي‌خورد. اين اثر ارزشمند به دليل ويژگي‌هاي خاصش اخيرا به عنوان چهارمين محوطه باستاني منحصر به‌فرد در فهرست ميراث جهاني يونسكو نيز به ثبت رسيده است. اوج شكوه وآباداني تخت سليمان،دوره ساساني بوده كه‌آتشكده مشهور آذرگشسب در آن احداث و به مدت هفت قرن آتش آن هميشه فروزان بوده است. همزيستي قومي وديني را در آثار و بناهاي تاريخي بجا مانده در آذربايجان غربي كه همواره مامن مسلمانان و اقليتهاي ديني مختلف در طول تاريخ بوده مي‌توان مشاهده كرد. در نقطه نقطه اين استان پهناور هنوز هم مساجد قديمي و كليساهاي كهن و معابد مذهبي و مقبره‌هاي صخره‌اي را در كنار هم مي‌توان ديد. مسجد جامع اروميه از جمله مساجد قديمي آذربايجان‌غربي است كه بناي اوليه آن به دوره سلجوقي برمي‌گردد و محراب گچبري گنبد خانه‌اش در تاريخ 676هجري قمري ساخته شده و حجره‌هاي اطراف صحن مسجد نيز مربوط به دوره زنديه است. از مساجد قديمي ديگر آذربايجان غربي، مسجد سردار و مناره اروميه ، مسجد جامع مهاباد، مسجد مطلب‌خان خوي هستند كه معماري ممتاز و برجسته‌دوره اسلامي را به رخ مي‌كشند. شبستان‌هاي گنبددار ، تزيينات دروني مساجد ، كاشي‌كاري‌هاي زيبا، ستون‌ها و سرستونهاي سنگي ، مناره‌هاي بلند، مقرنسهاي گچي و آجري و پوشش طاق از ويژگي‌هاي معماري منحصر بفرد اين مساجد به حساب مي‌آيد. قره‌كليسا يا كليساي طاطائوس مقدس از قديمي‌ترين كليساهاي كشور و جهان در شمال شرقي دشت چالدران و در كنار روستاي كليسا كندي قرار دارد و تاريخ ساخت آن به اوايل دوره مسيحيت باز مي‌گردد. اين كليسا روي آرامگاه طاطائوس مقدس از مبشرين دين مسيحيت ساخته شده و بنا به اهميت و جايگاه مذهبي آن، مردادماه هر سال زائرين مسيحي از سراسر جهان آيين خاص مذهبي باداراك را در اين كليسا برگزار مي‌كنند. كليساي قديمي سر با قدمت 1700سال قبل و كليساهاي چهارگانه در اروميه، كليساي هفتوان در سلماس ، كليساي قريس و سوپ سركيس در خوي ، كليساي زور زور در ماكو از ديگر كليساهاي قديمي آذربايجان غربي هستند. در كنار مساجد و كليساهاي متعدد قديمي آذربايجان غربي معابد كهني نيز وجود دارد كه مي‌تواند جذابيت خاصي براي گردشگران داخلي و خارجي داشته باشد. معبد مربوط به هزاره اول قبل از ميلاد به‌نام فخريگاه در مهاباد ، معبد قديمي بام يا ايوان فرهاد در ماكو و دخمه سنگي باستاني هدر و دخمه سنگي قارني ياروق در سلماس از جمله معابد كهن با اهميت ويژه مذهبي در استان آذربايجان غربي هستند. در حومه قره‌ضياء‌الدين ازتوابع خوي نيز دژي وجود دارد كه در 685سال پيش از ميلاد ساخته شده و يكي از شهرهاي مهم اورارتويي زمان خود بوده است. اين قلعه با سلطه قوم ماد بر اين منطقه متروك مانده فقط در دوران قرون وسطي همزمان با دوره مغول توسط گروهي از مسيحيان مورد سكونت قرار گرفته كه از آن نقش صليبهايي بر روي صخره‌ها باقي مانده است. آثار اورارتويي باقيمانده در اين دژ شامل ساختمان شرقي، محله مسكوني، قلعه، آثار پشت دژ و كانال آب رساني است. از نمونه‌هاي ديگر و برجسته آثار تاريخي و باستاني آذربايجان غربي به محوطه‌ها و تپه‌هاي قديمي در اطراف درياچه‌اروميه با آثار ويژه آنها مي‌توان اشاره كرد. تپه حسنلو در شش كيلومتري دشت سلدوز نقده از جمله تپه‌هاي تاريخي آذربايجان غربي است كه شهرتي جهاني دارد و بقاياي يك شهردژ مانايي در هزاره اول پيش از ميلاد است. از اين تپه كه توسط باستان‌شناسان ايراني و خارجي مورد كاوش قرار گرفته در سال 1958جام زريني كشف شد كه به جام زرين حسنلو شهرت دارد. تپه ديگاله و گوي تپه در اروميه و تپه‌هاي اهرنجان و هفتوان در سلماس نيز از ديگر تپه‌هاي باستاني آذربايجان غربي به همان اندازه حسنلو شهرت دارند طوري كه اولين آثار روستانشيني مربوط به‌هفت هزار سال قبل از ميلاد در كول تپه ( اهرنجان ) سلماس بدست آمده است. كارشناسان و باستان شناسان ، اروميه را به عنوان شهري با قدمت تاريخي معرفي مي‌كنند كه يكي از شواهد آن وجود 22تپه باستاني در آن است. به همراه ديگاله و گوي تپه، تپه‌هاي ترمني، ديزج تكيه، چيچكلي و احمد سارلان از تپه‌هاي تاريخي اروميه هستند كه از كاوشهاي گوگ تپه ( گوي تپه ) لوحي با قدمت حدود دو هزار سال قبل از ميلاد بدست آمده كه هم‌اكنون در موزه متروپليتن نيويورك نگهداري مي‌شود. در مناطق مختلف آذربايجان غربي مي‌توان به آثار تاريخي متعدد ديگري نيز بر خورد كه هر كدام با ويژگي‌هاي منحصر به فردشان مي‌توانند براي گردشگران جذاب باشند. بازارهاي قديمي دراروميه و خوي از جمله آن آثارند كه قدمت هر دو به دوره صفويه بر مي‌گردد و اين بازارها هنوز هم به‌عنوان يك قطب اقتصادي مهم ايفاي نقش مي‌كنند. مجموعه بازار سرپوشيده اروميه با حدود 60هزار متر مربع مساحت ويك هزار باب مغازه‌ازسوي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري آذربايجان غربي تحت مراقبت و بازسازي قرار گرفته است. بناي سه گنبد از ديگر آثار بجاي مانده دراروميه است كه از بناهاي منفرد اسلامي متعلق به دوران سلجوقي محسوب مي‌شود. سه گنبد از دو بخش سردابه (محل دفن) و عبادتگاه تشكيل شده و كتيبه باقي مانده‌به‌خط كوفي آن ، باني و معمارش را به نامهاي شيشقاط المنظري و منصور ابن موسي معرفي مي‌كند. در خوي نيز آثار تاريخي ويژه‌اي وجود دارد كه حكايتگر قدمت تاريخي اين شهر هستند، دروازه سنگي، مناره شمس تبريزي، پل خاتون از آن جمله‌اند. دروازه سنگي خوي در حصار قديمي تدافعي شهر قرار گرفته و احتمال اينكه در دوره قاجاريه ساخته شده باشد زياد است. اين بنا كه به بازار خوي چسبيده از سنگهاي تراش خاكستري و سياه ساخته شده و تزيينات بنا محدود به دو شير حجاري شده است. زمان ساخت مناره شمس تبريزي خوي نيز كه گفته مي‌شود شمس تبريز عارف بزرگ و مراد مولوي شاعر نامي ايراني در آنجا مدفون است به زمان شاه اسماعيل صفوي بر مي‌گردد. تزيينات مناره 12متري شمس تبريزي با شاخهاي بزهاي كوهي انجام گرفته كه بر اساس روايت‌هايي اين شاخها حاصل يك روز شكار شاه اسماعيل هستند. پل خاتون خوي نيز بر روي يكي از شعبه‌هاي رودخانه قطور ودرسال 1170هجري قمري ساخته شده كه با هفت دهنه حدود 60متر طول دارد و تا سالهاي قبل نيز تردد بين سلماس و خوي از روي آن انجام مي‌گرفت. كتيبه نقش برجسته كه در ديواره كوه خان تختي سلماس حكاري شده از ديگر آثار تاريخي اين استان است كه قدمت آن به دوره ساساني مي‌رسد. اين كتيبه كه در 15كيلومتري سلماس و در كنار جاده اروميه سلماس قرار گرفته نشانگر پيروزي لشكر ساسانيان بر لشكر روميان است. در آذربايجان غربي در كنار اين آثار امامزاده‌هايي نيز وجود دارد كه محل زيارت و مراجعه مردم هستند. امامزادگان محمد و ابراهيم در روستاي بشكلوي اروميه از اين دسته‌اند كه تاريخ ساخت آن به دوره زنديه مي‌رسد. مقبره بداق سلطان در مهاباد نيز متعلق به يكي از سرداران شاه عباس صفوي است كه به خاطر خدماتي چون احداث كاروانسرا، حمام، مسجد و سدسازي قبر وي هنوز هم نزد مردم به صورت مكاني متبرك است. علاوه بر قدمت تاريخي و ارزش فرهنگي ، زيبايي ساخت و وجود هنر معماري را نيز مي‌توان در ابنيه‌هاي موجود آذربايجان غربي به عينه مشاهده كرد. در شهرستان ماكو سه اثر فرهنگي كاخ موزه باغچه‌جوق ، عمارت كلاه فرنگي و ساختمان بانك ملي كه هر سه در عهد قاجاريه بنا نهاده شده‌اند شكوه معماري را با آينه‌كاري‌ها ، گچبري‌ها ، طاق نماهاي ترييني ، نقاشي‌ها ، مجسمه‌هاي گچي ، نرده‌هاي زيباي چوبي شان گوشزد مي‌كنند. اين جلوه‌هاي زيبا از هنر معماري را مي‌توان در آثاري ديگر چون ساختمان شهرداري و شهرباني، خانه انصاري و مدرسه هدايت اروميه نيز ديد كه از آجر كاريهاي فيروزه‌اي، قاب پنجره‌ها، شيشه‌هاي رنگي و نماهاي منحصر بهره مي‌بردبراي نمايش جلوه‌هاي تاريخي درشهرهاي مختلف آذربايجان غربي از جمله خوي، مياندوآب، ماكو و نقده گنجينه‌هايي (موزه) وجود دارد كه مشهورترين اين موزه‌ها، گنجينه اروميه است. گنجينه اروميه دومين گنجينه كشور بعد از گنجينه‌ايران باستان از نظر غناي آثار موجود تاريخي و تعداد و تنوع آثار باستاني و فرهنگي محسوب مي‌شود. در اين گنجينه علاوه بر نمايش آثار تاريخي و اشياي عتيقه و باستاني از دوره‌هاي ما قبل تاريخ، نمايشگاه جلوه‌هاي تاريخي و طبيعي استان و بخش مردم شناسي نيز داير است. سنگ نوشته ( كتيبه) مشهور كله‌شين به خط اورارتويي در موزه اروميه به عنوان يك اثر منحصر به فرد نگهداري مي‌شود. آذربايجان غربي در كنار تنوع آثار تاريخي از زيبايي‌هاي طبيعي خدادادي نيز بي‌بهره نيست. دشتهاي سرسبز ، جنگلهاي پوشيده ، آبهاي جاري ، كوههاي سر به فلك كشيده به همراه درياچه آبي اروميه مناظر روح نوازي از طبيعت دل انگيز هستند كه منتظرانه در چشم‌انداز بينندگان گشوده شده‌اند. آذربايجان غربي سرزميني است كه از كرانه‌هاي رود ارس در شمال استان تا دره زاب در جنوب ، سراسر بهار و تابستان و پاييز پوشيده از انواع گل‌هاي وحشي است. تالاب‌ها ، مردابها و سواحل درياچه اروميه نيز با پذيرش گونه‌هاي مختلفي از پرندگان مهاجر جلوه‌هاي خاصي از زيبايي‌ها را به نمايش گذاشته است. درياچه اروميه در ميان شهرهاي سلماس، اروميه، نقده و مهاباد در محدوده آذربايجان غربي واقع شده و 102جزيره بزرگ و كوچك اين درياچه را تشكيل مي‌دهد. به‌دليل ويژگي‌هاي خاص، اين درياچه به‌عنوان پارك ملي از طرف سازمان جهاني يونسكو جزو ? ???منطقه بين‌المللي ذخاير طبيعي كره زمين و به عنوان يكي از ذخيره‌گاه‌هاي زيستي مهم جهان به ثبت رسيده است. در داخل جزاير متعدد اين درياچه گونه‌هاي مختلفي از گياهان و حيوانات و پرندگان نادر چون پليكان ، فلامينگو، كاكايي ، اردك ، درناي طناز و وحوشي چون گوزن زرد ، گرگ ، بزميش و پلنگ يافت مي‌شود. جزيره‌هاي اشك و قويون داغي كبودان با پوشش و تنوع گياهي مناسب و مامن حيوان منحصر به‌فرد گوزن زرد به اعتبار اين پارك ملي افزوده‌اند. رنگ بدن گوزن زيباي زرد ايراني در فصل تابستان متمايل به قهوه‌اي روشن با خالهاي سفيد و در زمستان به علت رشد پشم به صورت زرد مايل به قهوه‌اي تيره در اين جزاير ديده مي‌شود. سه راس گوزن زرد بصورت آزمايشي در سال 1356در درياچه اروميه رهاسازي شده بود كه اينك تعداد اين حيوان زيبا با سازگاري با محيط و زادآوري به حدود 200راس در جزيره اشك رسيده است. آب شور درياچه اروميه زيستگاه گونه‌اي موجود سخت پوست نيز است كه به نام آرتميا اروميانا به ثبت جهاني رسيده است. آرتميا با ارزش بسيار زياد غذايي منبع تغذيه انواع ميگو، ماهيان خاوياري و لارو ماهي‌ها و پرندگان آبزي و كنار آبزي است. پارك ملي درياچه اروميه با نزديك به 500هزار هكتار مساحت در حد فاصل استان‌هاي آذربايجان غربي و آذربايجان شرقي واقع است. با ايجاد جاده شهيد كلانتري بر روي درياچه اروميه عبريني كه از مسير 15 كيلومتري اين جاده مي‌گذرند زيبايي‌هاي درياچه اروميه را تماشا مي‌كنند. جاده شهيد كلانتري كه هم‌اكنون مراحل تكميل پل را مي‌گذراند فاصله مركز كشور را با اروميه تا سه ساعت نزديك مي‌كند كه اين امر نيز مي‌تواند در پذيرش گردشگر موثر واقع شود. طبيعت زيبا در آذربايجان غربي به پارك ملي درياچه اروميه منحصر نمي‌شود بلكه اين زيبايي‌ها را مي‌توان در جنگل‌هاي آلواتان در بين شهرهاي سردشت و پيرانشهر، آبشار شلماش ، غار زيباي سهولان مهاباد، درياچه طبيعي مارميشوي اروميه ، پاركها و بوستانهاي زيبا در شهرهاي مختلف استان نيز ديد. آذربايجان غربي با مساحتي حدود 42هزار و 660كيلومترمربع مساحت حدود 3/2ميليون نفر جمعيت را در خود جاي داده است. موقعيت اقليمي آذربايجان غربي نيز همواره اهميت توريستي اين استان را به‌برنامه‌ريزان گوشزد كرده بطوري كه بعنوان چهارراهي كشورمان را به‌تركيه، عراق، جمهوري آذربايجان متصل و مرتبط مي‌كند

قلعه پالنگان(امرای کلهر)

روستاي «پالنگان » در 15 كيلومتري شهر كامياران و ابتداي منطقه اورامان قرار دارد . در 800 متري روستا در دره زيباي «تنگيور» و در محل چشمه هاي پر آب «شيخ خاتون » و «شيخ عمر » ، قلعه پالنگان وجود داشت كه اكنون بقاياي اتاق ها ، آتشكده ها و پل هاي قديمي آن پابرجاست . آثار به دست آمده از قلعه مانند يك دروازه سنگي بزرگ و بقاياي پل هاي ساخته شده بر روي رودخانه ، قدمت آن را به دوره پيش از اسلام مي رساند .

نويسنده كتاب «تحفه ناصري » قلعه را مدتها محل سكونت امراي «كلهر » دانسته و مي نويسد : خسروخان اردلان در سال 564 ه.ق قلعه را متصرف و جزو قلمرو خود در آورد و از آنجا كه آب و هواي قلعه «زلم » در شهر زور آباد مناسب نبود ،‌مركز فرمانروايي خود را به «پالنگان » انتقال داد . مدارك حاصل از كاوش هاي باستان شناسي مرتبط با اين دوره و نزديك بودن قلعه به كتيبه «تنگيور » ،‌انتقال از قلعه «زلم » به پالنگان را محرز مي سازد .

قلعه تا بعد از انتقال مركز حكومت خاندان اردلان از پالنگان به «حسن آباد » يعني در حدود قرن دهم ه.ق ، آباد بود

قلعه مانایی -مادی

 

قلعه قم چقاي

اين قلعه در 45 كيلومتري بيجار و روي يكي از كوه هاي بلند منطقه قرار دارد . موقعيت جغرافيايي اين قلعه به دو دليل از هيبت و عظمت خاص برخوردار است ؛‌ نخست آن كه از يك سو به دره اي مشرف است كه در قديم به دره شاهان شهرت داشت و تيعه هاي بلند وهولناك اين كوه با پرتگاه هاي مخوف و بلند ، بالا رفتن از آن و رسيدن به دژ را بسيار دشوار ميكند . از سوي ديگر ، از جنوب غربي ، جنوب شرقي و شرق نيز به پرتگاهي ديگر مشرف است . از اين رو ، ايجاد استحكامات براي اين قلعه لازم نبود . اما درسمت شمال كه پشته از ارتفاع كم تري برخوردار است ، بقاياي ديواري عريض و محكم از سننگ لاشه با ملات و برج هاي نيم استوانه موجود است . دروازه قلعه در اين سمت قرار دارد . بقاياي اين حصار ياد آور ديوارهاي تخت سليمان و احتمالا به دوره ساساني تعلق دارد .

در پاي پشته سنگي ، حصارهاي ديگري از قرون وسطي ، عمود بر بستر رودخانه كشيده شده است . استحكام قلعه ونشانه هاي ساختاري بنا از جمله پي هاي خانه هايي كه مشهود است نيز اين گمان را تقويت مي كند كه اين قلعه ساساني باشد . در سطح نيز سفال هاي دوره اسلامي ( قرن 6 و 7 ه.ق ) به چشم مي خورد . خارج از قلعه در سمت شمال غربي ، روي پشته پست تر ، بقايايي از ديواره ها و تراس بندي ها ديده مي شود . اين پشته از طريق پلكاني كه از سنگ كوه تراشيده شده با اراضي مرتفع شمالي مرتبط بود .

آب انباري كه به ارتفاع 40/1 متر در كوه ساخته شده ، تونل با 42 پله راهرويي كه آن را هم دردل كوه حفر كرده اند ، نشانه هاي ديگري از اهميت ويژه اين قلعه و آب انبار آن است .

سنگ هاي تراش خورده «قم چقاي » داراي مشخصاتي نيست كه بر مبناي آن بتوان زمان ساخت بناي قلعه را به دقت تعيين كرد ،‌با اين حال به احتمال قوي مي توان آن را متعلق به دوره هاي پيش از ميلاد مسيح ، مثلا دوره مانايي و ماد دانست كه تا دوره هاي ساساني واسلامي نيز مورد استفاده بود . منبع هاي ذخيره آب كه توسط تونل پله داري به پايين راه مي يابد ، تا حدودي به آب انباري كه در زندان سليمان وجود دارد شبيه است و نشانه ديگري از قدمت قلعه تا دوره مانايي است .

دژ سنه(سنندج)

يكي از قلعه هاي قديمي كردستان قلعه سنندج بود . هنگمي كه «سليمان خان اردلان » ار طرف «شاه صفي » به عنوان والي كردستان منسوب شد ، مركز ايالت كردستان را از حسن آباد به سنندج انتقال داد و قلعه اي ساخت كه به دژ «سنه » معروف شد . اين قلعه بعدها با گسترش شهر در داخل محله اي قرار گرفت كه به محله «ميان قلعه » معروف بود . «سنه دژ» بالاي تپه اي در كمال استحكام بنا شد و در برخي كتب توصيف جالبي از فضاها و تزيينات معماري آن آمده است . از جمله : برگرد محله ميان قلعه كه دارالحكومه و سراي خسرو خان و امان اله خان بود ،‌ ديواري كشيده اند مشتمل بر چهار دروازه ... اول دروازه «قلعه چوالان » كه رو به مغرب دارد . دوم دروازه «تپوله » ،‌ سوم دروازه «عبدالعظيم » كه روي آن به سمت قبله است . چهارم ، دروازه «بازار» كه رو به مشرق است . به اين ترتيب ، مشخص مي شود كه قلعه سنندج هسته مركزي يا ارك حكومتي (كهنه دژ ) بود .

اين قلعه تا سال 1851 ميلادي كه روس ها براي اولين بار از شهر سنندج نقشه برداري كردند ،‌نيز به حيات خود ادامه مي داد . امروزه اما جز نام قلعه ، اثري از آن باقي نمانده است .

قلعه حسن آباد

در گذشته هاي بسيار دور جاده قديم سنندج – كرمانشاه از روستاي حسن آباد كه در 5 كيلومتري سنندج واقع بود ، مي گذشت . در سال 746 ه.ق «امير حسن خان اردلان » ، بر بلنداي كوهي در جنوب روستا ،‌ قلعه مستحكمي براي مركز حكومت خود بنا كرد . در اوايل قرن دهم ه.ق «هلوخان اردلان » والي وقت كردستان ، آنجا را مقر حكومت قرار داد . احتمالا آبادي و قلعه حسن آباد قبل از تاسيس شهر سنه دژ (سنندج ) مركز ولايت كردستان بود و از سال 1046 ه.ق پس از انهدام قلعه حسن آباد ، سنندج مركز ولايت كردستان گرديد . آثار و بقاياي تاسيسات قلعه حسن آباد ، هنوز بر جاي مانده است .

چنگیز قلعه

نزديك شهر بيجار و در 20 كيلومتري شهر ، بر بالاي كوهي درجاده بيجار – سنندج بقاياي قلعه اي وجود دارد كه به «چنگيز قلعه » معروف است . اين قلعه كه فقط بقاياي ديوارها و آب انبارهاي آن باقي مانده ، در گذشته داراي تاسيساتي مهم درمنطقه بود .

ساختمان اين قلعه از سنگ ساخته شده و از ملات ساروج نيز در آن بهره گرفته اند . تاريخ ساخت دقيق قلعه مشخص نيست ، ليكن بقاياي معماري و سفال هاي موجود ، آثار دوره تاريخي احتمالا ساساني و دوره اسلامي را نشان مي دهد .

عمارت تاریخی (پهلوی )

عمارت احمد زاده

اين عمارت در ضلع شمالي بلوار نمكي شهر سنندج واقع شده و زمان ساخت آن به دوران حكومت پهلوي اول بر مي گردد . بنا داري يك حياط چهارگوش كوچك است و ساختمان آن در چهار طبقه با نماي جنوبي و تزيينات آجر تراش بسيار زيبا و پركار در قسمت نماي اصلي ، ساخته شده است. عمارت احمد زاده      نسبت به ساير بناهاي مسكوني استان ، از شيوه اجرايي و       تزيينات منحصر به فرد برخوردار و نوع معماري آن برون گرا است . از اين رو با وجود يك حياط در ضلع جنوبي ، مي توان گفت سبك معماري كردستاني كه ويژگي بارز آن ايوان هاي ستون دار است ، در اين عمارت به بهترين وجهي رعايت شده است .

امارت تاریخی

خانه آيت الله شيخ محمد مردوخ كردستاني

بناي آيت الله مردوخ در محله قطارچيان و ضلع شرقي خيابان مردوخ شهر سنندج واقع شده و اكنون در تملك خانواده ديگري است . اين ساختمان در دو طبقه و زيرزمين ، به شيوه معماري اصفهاني در دوره قاجاريه ساخته شده است . اين منزل داراي دالان ورودي طولاني ، اتاق سرايدار ، حياط چهارگوش و راه پله ورودي از دو سمت تالار شاه نشين بود . در ساختمان از آب جاري و روش دفع سنتي فاضلاب استفاده مي شد . در حياط آن كه داراي آب نما و فضاي سبز است ، حريم خصوصي و عمومي كاملا رعايت شده است . بر اثر كم توجهي مالكين فعلي در ساختمان تغييراتي حاصل شده است .

کتاب قران بزرگ نگل

نگل مركز دهستاني به همين نام از توابع بخش كلاترزان سنندج است كه در 65 كيلومتري غرب سنندج و درمسير جاده سنندج -  مريوان قرار دارد . در كتاب هاي تاريخي حديقه ناصريه و تحفه ناصريه مطالبي به اين شرح آمده است : در يكي از دهات اين بلوك كه نگل اسم دارد ... مسير قديمي كه به مسجد عبدالله عمر يا عبدالله عمران مشهور است و قرآني در اين مسجد هست خيلي بزرگ به خط كوفي نوشته شده .

در داخل مسجد روستاي نگل ، قرآن خطي از دوران گذشته وجود دارد كه بنا به اعتقادات و باورهاي مردم يكي از چهار قرآن خطي است كه در زمان خليفه سوم عثمان بن عفاون به رشته تحرير در آمده و به چهار اقليم دنيا فرستاده شده است . به همين دليل ،‌ مردم اعتقاد زيادي به اين كلام الهي دارند و در حل مشكلات و گرفتاري هاي زندگي خود از آن ياري مي جويند و قسم دروغ به آن را گناهي بزرگ و نابخشودني مي دانند . چگونگي انتقال اين قرآن به روستاي نگل روشن نيست ،‌اما با توجه به گفته ها و حكايات عامه ،‌ اين قرآن در دوران صفويه از دل خاك بيرون آورده شد و از آن زمان در مسجد قديمي روستا به منظور زيارت اهالي منطقه نگه داري مي شود . مسجد در چند سال اخير به طور كامل بازسازي شده است . قطع قرآن ،‌ رحلي بزرگ ، جلد آن چرمي و رنگ آن قهوه اي تيره است . صفحات قرآن ضخيم و به علت تشابهي كه با پوست دارد ، در بين مردم به پوست آهو شهرت يافته است . خط قرآن كوفي و داراي نقطه واعراب و در قسمت سر سوره ها و شماره هاي آيات مطلا و مزين به نقوش گياهي است .

بر اساس شواهد موجود ،‌ شيوه نگارش و اعراب گذاري آن ، احتمالا اين قرآن در سده هاي چهارم يا پنجم ه.ق نگاشته شده است .

کلیسا در سنندج

اين بنا در ضلع غربي خيابان نمكي و در محله قديمي ( آقا زمان )‌كه محله اي مسيحي نشين است قرار دارد . اواخر صفويه در زمان حكومت شاه عباس دوم هنگامي كه ارامنه توسط دولت عثماني به ايران تبعيد شدند ، گروهي از آنها در شهر سنندج ساكن و احتمالا در همان زمان به ساخت كليسا اقدام نمودند .

شيوه ساخت و نوع معماري كليساي سنندج تحت تاثير معماري سبك اصفهاني است و تلفيقي از نماسازي سبك بومي مانند طاق نما و ستون هاي آجري در آن به كار رفته كه به فرم مشعل در بخش فوقاني به صورت سه تركي آجركاري شده است . خطوط عمودي در نماي بيروني ساختمان تاكيد بر ارتفاع كليساست .

در گل دسته ناقوس كليسا كاشي هاي معقلي و گره چيني قابل ملاحظه است . حجاري سنگ هاي سردر ورودي كه داراي نقش گل لوتوس و ترنج است ،‌ كار استادان سنندجي است . اين كليسا داراي قناتي فعال است  و آب نماي زيبايي نيز در داخل حياط آن در ضلع جنوبي ديده مي شود .

غاری در قروه

آثار صخره اي فرهاد تاش و ينسار

در حدود 35 كيلومتري شرق شهر قروه ، در فاصله سه روستاي داش بلاغ ، آق بلاغ و وينسار بر روي كوهي مرتفع ،‌بقاياي يك معدن بزرگ سنگ قرار دارد كه از نظر نوع ،‌اندازه و تراش سنگ داراي ويژگي هاي خاص واز اهميت بسيار برخوردار است . باور مردم بر آن است كه اين سنگ ها به داستان شيرين و فرهاد ارتباط دارد . نوع حجاري و سفال هاي موجود در منطقه ، احتمالا به دوره ساساني تعلق دارد . اين منطقه در ايام بهار به عنوان تفرجگاه مورد استفاده مردم است .

در ضلع شرقي همين كوه فرهاد تاش ، دهانه غاري وجود دارد كه «اورل استين » مستشرق اروپايي هنگام بررسي منطقه غرب كشور ، از اين غار نام برده و ظاهرا نتوانسته وارد آن شود .

غار کله کان

منطقه آرندان وكله كان در شما ل غربي سنندج واقع شده است . اين منطقه درون دره اي بسته قرار گرفته و سرچشمه رود آرندان – از سرشاخه هاي رودخانه قشلاق – در آن جاري است. اين منطقه از ديرباز به عنوان يكي از كانون هاي استقرار انسان در دوران نوسنگي مطرح وهسته اوليه بناي يك دهكده نوسنگي در آن يافت شده است .

غار كله كان يكي از كهن ترين كانون هاي استقرار انسان دردوران جمع آوري و مصرف غذا است كه در آن آثاري هم زمان با ابزارهاي دوره نوسنگي غار كرفتو به دست آمده است .

تپه تویره ریزه

اين تپه در يك كيلومتري جنوب شهر كامياران واقع شده است ومعرف عصر مس در منطقه كردستان است. آثار اين تپه با آثار تپه حصار دامغان قابل مقايسه و فرهنگ سفال نخودي رنگ در اين منطقه گسترش يافته است. به طور كلي در تپه توبره ريزه پنج  دوره استقرار، ازهزاره سوم پيش از ميلاد تا قرن هاي 7 و8.ه.ق تشخيص داده شده است. در طبقه پنجم، قديمي ترين سفال هاي مربوط به هزاره سوم پيش از ميلاد با رنگ نخودي و نقوش قهوه اي رنگ به دست آمد. يك لوحه گلي با نقش درخت نيز در اين طبقه يافت شد. در طبقه اول كه جديدترين آن ها است سفال هاي دوره اسلامي به ويژه قرن هفتم و هشتم ه. ق يافت شد.

تپه تیانه

اين تپه در 26 كيلومتري غرب كامياران واقع شده و به دليل كشف سفالهاي منقوش پيش از تاريخ در آن، بسيار حايز اهميت است.در گمانه زني اين تپه، شش طبقه استقرار يافته، به دست آمده است.در طبقه اول آثار دوره اسلامي، طبقه دوم آثار ساساني ودر طبقه سوم كه به اواسط واواخر هزاره سوم پيش از ميلاد تعلق دارد، سفال هاي ساده به رنگ هاي سياه، كرم وخاكستري به دست آمد. در طبقه چهارم سفال هاي نخودي رنگ ساده از هزاره دوم پيش از ميلاد ودر طبقه پنجم آثاري هم عصر با تپه گيان نهاوند از سفال نخودي با نقوش هندسي قهوه اي رنگ يافت شد. طبقه ششم كه قديمي ترين آثار تپه در آن به دست آمد، داراي سفال هاي چشمه علي ري، اسماعيل آباد، ساوجبلاغ و والاتپه بود. تاريخ اين سفال ها به هزاره چهارم و اواخر هزاره پنجم پيش از ميلاد، يعني حدود 7 هزار سال پيش مي رسد.

غار کرفتو

غار كرفتو در شهرستان ديواندره ، در 72 كيلومتري شرق شهرستان سقز قرار دارد . با توجه به تحقيقات به عمل آمده ، در دوران «مزوزوييك » كرفتو در زير آب بود و در اواخر اين دوره ارتفاعات آن از آب خارج شد . غار كرفتو از غارهاي آهكي و طبيعي است كه در ادوار مختلف جهت استفاده و سكونت انسان تغيير حالت داده و با معماري صخره اي در چهار طبقه ، در دل كوه حفر شده است .

مستشرقين و محققين بسياري از جمله دمرگان ، راولينسون ، كرپورتر ، خانيكف و فون گال از غار كرفتو بازديد و نقشه هايي از آن تهيه و ارايه نموده اند . كرپورتر نقشه غار را تهيه كرد ، استين آن را تكميل و فون گال آن را تصحيح كرد . در مقالاتي كه توسط محققين به چاپ رسيده ، به دليل وجود كتيبه اي يوناني بر سر در يكي از اتاق هاي طبقه سوم ، از اين غار به عنوان معبد «هراكلس » (هركول) نام برده شده است . ترجمه اين كتيبه چنين است : « در آنجا هراكلس سكونت دارد باشد كه پليدي در آن راه نيابد » . طول غار حدود 750 متر است و راههاي فرعي متعددي از آن منشعب مي شود . در طول سكونت انسان در اين غار ، تغييرات و دگرگوني هاي عمده و دخل و تصرفات بسيار در آن به وجود آمده و حجاران هنرمند ، به زيبايي ، فضاهايي را در مدخل هاي غار تراشيده و اتاق ها ، راهرو و دالان هاي متعددي را به وجود آورده اند .

اين غار در ميان غارهاي دست كن ايران، از معماري كاملي برخوردار است. ورودي غار از دامنه كوه حدود 25 متر فاصله دارد. در گذشته راهي نسبتا سخت و دشوار در كمر كوه ،‌بازديد كنندگان را هدايت ميكرد ، ولي امروزه با عبور از پلكاني فلزي مي توان به دهانه ورودي غار رسيد .

درمعماري صخره اي اين غار چهار طبقه شناسايي شده است . اين امر از اهميت ويژه اي در معماري صخره اي برخوردار است . در معماري غار ، علاوه بر ايجاد اتاق ها و راهروهاي عبوري ، سعي شده تا اتاق ها با هم مرتبط باشند و نورگيرها و پنجره هايي به سمت بيرون و مناظر طبيعي ارتفاعات مجاور غار تعبيه شده است . بر ديوارهاي غار در بعضي از اتاق ها نقوشي به صورت تجريدي از حيوان ،‌ انسان و گياه حجاري شده كه بيشتر جنبه آييني دارد . اين غار  درسال 1379 گمانه زني شد و با بررسي باستان شناختي در محوطه بيرون و داخل غار ،‌ آثاري از دوران هاي مختلف به دست آمد . كشف تراشه هاي سنگي در طبقه چهارم و محوطه بيرون غار مي تواند نشانه اي از استفاده انسان در دوران پيش از تاريخ از اين غار باشد . همچنين نمونه سفال ها و اشياي به دست آمده ، ادامه سكونت انسان را در طول دوران تاريخي اشكاني و ساساني و دوران اسالمي يعني قرون ششم تا هشتم ه. ق مسجل مي سازد . اقداماتي در طول سال هاي 1378 و 1379 انجام شده كه شامل سامان دهي محوطه بيرون غار ، پله بندي ،‌سكوهاي استراحت ، پاركينگ ، سرايداري ، سرويس هاي بهداشتي و برق كشي غار است .

نقش برجسته آبیدر

نقشه برجسته ميدان مادر در پارك جنگلي آبيدر ، با الهام از نقوش مكشوفه از زيويه اجرا شد . در كاوش هاي سال 1376 در قلعه باستاني زيويه قطعاتي ازعاج به دست آمده كه روي آن صحنه هايي از شكار ونقوش اساطيري به طرز بسيار ماهرانه اي درابعاد 8×3  سانتي متر به صورت برجسته و بسيار ريز ، نقش شده بود . اين آثار احتمالا به 2700 سال پيش تعلق دارد .

با طراحي و بزرگ نمايي اين نقوش در حد 120 برابر و قالب گيري از آن ، در اين محل نقش برجسته بر روي ديواري كه براي اين كار مهيا شده بود ،‌با بتن مسلح ساخته شد . اين كار توسط ميراث فرهننگي كردستان اجرا شد و طراحي و ساخت نقش برجسته را آقاي هادي ضياءالديني از كاركنان ميراث فرهنگي استان ، بر عهده داشت .

اين نقش برجسته از دو صحنه اصلي تشكيل شده است : يكي صحنه اساطيري با موجودي تركيبي از ماهي ، انسان و گاو كه احتمالا هر يك از آنها بيانگر اعتقادات مردم زمان بودند و صحنه دوم كه صحنه اصلي نقش برجسته را تشكيل مي دهد صحنه شكار شير است .

هورامان

 

بنچاق اورامان (هورامان )

دراوايل قرن حاضر ،‌ درسال 1305 شمسي ، حسين نامي از مريدان «شيخ علاء الدين نقش بندي » در غاري در دره  تيگيور ، خمره اي پر از دانه ارزن پيدا كرد كه درميان آن نوشته اي به خط پهلوي اشكاني بر پوست آهو وجود داشت . اين نوشته كه به « بنچاق اورامان » مشهور شد ، قرار دادي است ميان دو نفر براي خريد و فروش زرستاني به 45 درهم كه شاهدان معامله نيز نام خود را در آن نوشته اند . اين بنچاق به سال 120 پيش از ميلاد مسيح تعلف دارد . چند سطر از متن بنچاق به شرح زير است :

« سال سه ست ماه اروتات فروخش تپس پك

پورتيرين زراستك چه ابير اشكان نم (زات )

اخريتار اوايل پور هربشن

اسمكان از خريت اويل هيچ پتسيك هرو درهم 45 »

برگردان :

سال سيصد ماه خرداد فروشنده تپس پك ، پورتيوين زراستان اسمك كه ابير اشكان نيم آن دارد ،‌ و خريدار اوايل پوربشين ، اسمكان زرستان (را خريد اويل از پتسيك )‌ همه را به 45 درهم .

در حال حاضر اين بنچاق در موزه برلين نگه داري مي شود . 20 نسخه ديگر اين قرار داد به خط يوناني است .

اورامان

 

نقش برجسته و سنگ نبشته اورامان

در 45 كيلومتري شمال غربي كامياران ، در حدود 500 متري شمال غرب روستاي «تنگيور » در تنگه كوه هاي «زينانه » ، در بلند ترين نقطه صخره كوه ، بقاياي كتيبه و نقش برجسته اي به چشم مي خورد كه به خط ميخي آشوري است و در يك طاق نما به ارتفاع 120 و پهناي 170  و عمق 35 سانتي متر حجاري و نقش شده است .

درون طاق نما و درغرب آن ، نقش برجسته انساني به طول نيم متروعرض 35 سانتي متر حك شده كه احتمالا تصوير « سارگن دوم » پادشاه آشوري است . نقش شاه به صورت نيم رخ ، با كلاهي استوانه اي و شبيه باشلاق ، پاي راست خود را در جلو و پاي چپ را عقب قرار داده است . دست راست شاه به طرف بالا بلند شده و دست چپ در مقابل شكم قرار دارد .

در كنار اين نقش برجسته ، كتيبه اي به خط ميخي با حدود 50 سطر نوشته ، در كادري به ابعاد 120 × 120 سانتيمتر ديده مي شود . اين كتيبه به خط ميخي و به زبان آشوري باستان است كه پس از ستايش خدايان آشوري مانند خداي آشور ، مردوك ،‌ نابو، سين ،‌شمش و ايشتار به شرح پيروزي هاي خود پرداخته است و در ادامه به نقاط مختلف شهرها ، روستاها و مناطقي كه در اين جنگ تصرف و ويران نموده ،‌اشاره دارد . تاريخ كتيبه احتمالا مربوط به ا واخر هزاره دوم و اوايل هزاره اول پيش از ميلاد است .