کیله شین سنگ نوشته ی پیدا شده در اشنویه (موزه ی ارومیه)

کیله شین

کیله شین به معنای سنگ قبر کبود است . این سنگ در سر راه رواندوز  به اشنویه در وسط گردنه ی کوهی که اشنویه را از رواندوز جدا می سازد نصب شده بود . این ستون دارای دو صفحه است که بر روی هر صفحه ی آن خطوطی به دو زبان آشوری و اورارتویی حک شده ، مفاد یک صفحه ی آن شامل دعا و نیایش برای رب النوع شهر و متن صفحه ی دیگر آن شرح عملیات جنگی است . ارتفاع این ستون سنگی یک متر و یازده سانتیمتر می باشد و بر پایه ای به بلندی شصت سانتیمتر قرار گرفته ، عرض آن هفتاد سانتی متر و ضخامت آن سی و سه سانتیمتر است نخستین بار اف، ا ،شولز  در سال 1829 این استل را کشف کرده و از آن کپی برداری نمود ، اما چند روز بعد از آن به قتل رسید  و کپی مذکور مفقود گردید ، سپس راویلنسن استل کله شین را پیدا کرده و بر روی بدنه ی شرقی آن 41 سطر را مشخص می نماید ، بعدها ، خانیکوف و بلاو و چند نفر دیگر از آن کپی برداری نموده تا بلاخره مستشرق ، دیگری به نام سایکه در سال 1882 موفق به ترجمه ی اورارتویی آن می شود که متن آن چنین است :

آنگاه که اشپوئینی پسر ساردور

شاه بزرگ ، شاه قدرتمند ،

شاه جهان ،

شاه سرزمین نائیری

سرور بزرگ شهر توشپا شهر

و( منووا) پسر او

نزد خدای خالدی

به شهر موساسیر

به معبد بلندی

که برای خدای خالدی

بنا کرده بودند

آمدند

ایشپوینی کتیبه ای بر آن

بر پا داشت

ایشپوئینی پسر ساردور

برای معبد بزرگ

جنگ افزار های نفیس

و رمه های زیبا

آورده است

ایشپوئینی اشیا مفرغی

و ظروف مفرغی

آورده است

ایشپوئینی

رمه های بسیار آورده است

که

دوباره (مجددا )

(برای این معبد)

مقرر داشته است

ایشپوئینی

تمامی این هدایا را

در برابر دروازه ی خالدی

به خدای خالدی

به خاطر (دوام) زندگی خود

ارزانی می دارد

ایشپوئینی به عنوان کفاره

1112گاو

120بز فربه و قوچ

12490بز فربه

برای وقف آورده است

آنگاه که ایشپوئینی پشر ساردور

شاه بزرگ ،شاه قدرتمند

شاه جهان

شاه سرزمین نائیری

سرور بزرگ شهر ، توشپا شهر

در برابر خالدی

به نیاز ،

آمد

برای( جلب) مرحمت خدای خالدی

این و ......

و سپس

او ایشپوئینی

این حیوانات و اشیا را

در مسیر دروازه های

معبد خدای خالدی

گذارد.

رمه های اهدایی را

(که نگهبانان رها کرده بودند )

یا در نگهداری آنها کوتاهی کرده بودند ،

از برابر دروازه های (معبد) خدای خالدی

دزدیدند و فروختند .

اینک در این هنگام که آنها

ایشپوئینی پسر ساردور

و

منوا پسر ایشپوئینی

نزد خدای خالدی

به شهر موساسیر

برای تقدیس آمدند

رمه ای به خدای خالدی تقدیم داشته و

چنین گفتند:

آنکس (که ) این رمه های رها شده را از جلوی دروازه ی خالدی

بدزدد،

آنکس که ببیند آنها را می دزدند و

خود را در تاریکی و خفا پنهان سازد ، و

آنکس که در مرکز شهر موساسیر زندگی می کند

و می شنود

مشخص (این ) رمه ها را ،

از برابر دروازه های خالدی

از نابودی آنها ، ناراحت (افسرده ) نمی شود

به چنین آدمی ،

خدای خالدی

مرحمت ندارد و

نسل او را از روی زمین

برخواهد داشت ،

هر کس این سنگ نبشته را

از اینجا

بردارد

هر کس این سنگ نبشته را

بشکند ،

هر کس به کس دیگری بگوید :

برو این ( سنگ نبشته ) را بشکن

(تمامی ) خدایان شهر موساسیر

خدای خالدی

خدای هوا (توشپ )و،

خدای خورشید (آردینی)

نسلش را از روی زمین بر خواهند انداخت .

 

باستان شناسان به این نتیجه رسید ه اند که این ستون سنگی ، در سال 814 قبل از میلاد به دست ایشپوئینی پادشاه اورارتو (نائیری ) در این محل نصب شده است .

 

 

 

 

برگرفته از کتاب تمدن مهاباد نوشته ی آقای محمود پدرام

فلات ایران

فلات ایران
فلات ایران مثلثی است در فشار دو فرو رفتگی خلیج فارس در جنوب و دریای خزر در شمال و همچون پلی ارتباطی میان آسیای مرکزی و آسیای نزدیک قرار دارد
مثلث یاد شده را کوه هایی احاطه کرده اند و پیرامون فرورفتگی مرکزی را که در قدیم پر آب و دریایی را تشکیل می داد ( تتیس ) امروز برهوتی بیش نیست . این دو رشته کوه عبارتند از :
1-رشته کوه زاگرس که از شمال غربی از دره ی رود سیمینه رود شروع وبه سمت جنوب شرقی نزدیک بندر عباس به طول هزار کیلومتر و عرض متوسط دویست کیلومتر امتداد دارد و ارتفاع این کوه ها از هزار تا هزار و هفتصد متر می باشد. بخش مرکزی زاگرس دارای انحنایی به سمت غرب در جلگه ی بین النهرین پیش رفته و باعث ایجاد خمیدگی در مسیر دجله شده است ،این همان نقطه ای است که دجله در بستر خود بیش از هر جای دیگر به فرات نزدیک می شود .
2- رشته کوه البرز به صورت یک نیم هلال به موازات ساحل جنوبی دریای خزر کشیده شده است رشته کوهی مرتفع و کم عرض که نواحی سر سبز شمالی را از نواحی بیابانی داخلی جدا می کند
آذربایجان در نقطه تلاقی این دو رشته کوه قرار داردو می توان گفت از نواحی پر جمعیت ایران است .
آذربایجان شکاف و سد محکم کوهستانی ایران است و در طول تاریخ شاهد ورود و استقرار مادها ، پارسها ، کردها، مغول ها، و ترکها در اطراف دریاچه ی ارومیه بوده است . دومین شکاف نفوذ ایران خراسان است ایلات خراسان نیز مانند آذربایجان محل تلاقی اقوام مختلف و حملات ویران کننده بوده است سلسله های اشکانیان ، پارتی ها و قاجاریه از ایل های گرگان از آنجا به داخل ایران نفوذ کرده اند.
تحقیقات اخیر زمین شناسی در ایران ، نشان داده است در عصری که بخش اعظمی از اروپا ، در زیر یخچال مدفون بود ، فلات ایران ، عصر باران ها را می گذراند که طی آن حتی مرتفع ترین جلگه هایش پوشیده از آب بود و بخش مرکزی آن که امروزه به شوره زار وسیعی بدل شده است ، چیزی نبود جزء یک دریاچه ی عظیم که سیلاب های جاری از کوه ها به درون آن می ریخت. فسیل ماهی ها و صدف های به دست آمده از این دریای عظیم و جلگه های مرتفع ، به وضوح شکل ظاهری منطقه را آن گونه که هزاران سال پیش از میلاد  مسیح بوده است ،نشان می دهد .
در عصری که آن را به طور تقریب بین پانزده تا ده هزار سال پیش از میلاد مسیح دانسته اند ، تغیرات اندکی در اوضاع اقلیمی پدیدار شد : عصر بارندگی جای خود را به عصری داد که عصر خشکی نامیده می شد و تا به امروز ادامه دارد . تقلیل بارندگی از یک سو و عمق کم دریاچه ها و دریا های داخلی از سویی دیگر ، جریان سیلاب ها و رودخانه های جاری از کوهستان ها را متوقف کرد و به تدریج لایه های رسوبی مطبق موجود در مصب رودخانه ها را به وجود آورد و سطوحی را شکل داد که به زودی از آب بیرون آمدند و لایه ای را تشکیل دادند که پیوند میان جلگه های آینده و کوه ها به معنای خاص کلمه به حساب آیند . در این عصر انسان ماقبل تاریخ در غارها زندگی می کرد غارهایی در دل کوه های پر درخت و پوشیده از شاخ و برگ درختان و یا غارها و دخمه هایی که اکثرا بستر آب های جاری زیرزمینی بودند .
 انسان این دوره با فن سفال سازی به شکل ابتدایی آشنا بود ظروف خود را با شاخ و برگ درختان به شکل سبد می ساخت و سطح آنها را با گل رس می پوشانید ، بعد ها یاد گرفت در دل غارها گل های ساخته شده را در آتش اندازد و آن را به صورت به صورت اولیه در آورد .
در این جامعه ی اولیه چون وظایف خاص بر عهده ی زنان بود جامعه ی مادر سالار به وجود آمد معمولا مردان به دنبال شکار از خانه بیرون میرفتند و زن وظیفه ی حفظ آتش ، ابداعاتی در سفال گری و جستجو برای پیدا کردن ریشه های خوردنی گیاهان را بر عهده داشت که همین امر باعث شد تا زن برای اولین بار دانه ها را بکارد و به کشاورزی بپردازد و باعث انقلابی در زندگی انسانهای نخستین شود .
به تدریج انسان اولیه با دست یافتن به فنون کشاورزی که در لایه های رسوبی به جا مانده از خشک شدن دریا ها صورت گرفت از غارها به دشت آمد از طرفی این انسانهای نخستین توانستند بعضی از حیوانات را اهلی کنند ودر انجام کارها از این حیوانات کمک بگیرند.
در ابتدا خانه های خود را با چوب و شاخ و برگ درختان می ساختند سپس روی این شاخه ها را گل اندود کردند و به تدریج از گل برای ساختن خانه های خود استفاده کردند چون در ساختن سفال ها هم تغییراتی به وجود آمده بود انسان اولیه تحولی را در سفالگری به وجود آورد و شروع به رنگ آمیزی و تزئین سفالها کرد . ابزار آلات این آدمها تماما سنگی بود ولی از استخوان حیوانات نیز برای ساختن ابزار نوک تیز هم استفاده می کردند .
در این دوره انسان های کله تخم مرغی در مناطق غرب ایران پراکنده اند این نژاد را آسیایی می نامند که نه سامی هستند نه هند و اروپایی و این نژاد را جفتی می نامند که سه گروه آنها عبارتند از :
1- اورارتوها یا وانیان کاسیان (بقیه مطلب در آینده نزدیک تقدیم خواهد شد.)

تهران بعد از زلزله 7 ریشترى

تصویری خیالی ازوضعیت شهر تهران بعد از زلزله7 ریشتری
طبق اخبار موثق و تایید شده دو روز پیش در اولین روزهای زمستان زلزله ای مهیب در تهران ، پایتخت ایران رخ داده است قدرت این زلزله که روز سه شنبه 29 آذر در ساعات نخستین شامگاه و با مرکزیت گسل های شهر ری و البرز رخ داد از 6/6 تا 1/7 در مقیاس ریشتر تخمین زده می شود در اخباری که توسط چند خبرنگار و به وسیله ی تلفن ماهواره ای به خبر گزاری های جهان مخابره شده است میزان تخریب و ویرانی شهر تهران تا 70 درصد برآورد شده است که به نظر می رسد 30 درصد باقی مانده نیز یا شامل موج و ساختمان های ضد زلزله است یا شامل خانه ها و آپارتمان های نیمه ویران .
این خبرنگاران علت تاخیر در ارسال خبر را فقدان امکانات مخابراتی و ارتباطی ذکر کرده اند.
در حال حاضر کل شبکه ی تلفن ثابت  و تلفن همراه تهران قطع است و ارتباط های بین شهری در سراسر ایران دچار اختلال شدید شده است . تماس های تلفنی بین المللی نیز تنها از شهرهای اصفهان ، مشهد ، اهواز و شیراز به صورت محدود امکان پذیر است . ارتباط ایران با شبکه اینترنت نیز به کلی قطع شده است . با  توجه به  وارد آمدن آسیبهای جدی به شرکت مخابرات ایران کارشناسان معتقدند احتمالا شبکه ی مخابراتی و ارتباطی ایران ، در بهترین شرایط تا یک ماه دیگر به وضع عادی باز نخواهد گشت .
از شهر تهران خبر می رسد نزدیک به تمامی منازل و ساختمان های مناطق جنوبی و مرکزی شهر کاملا تخریب شده و در قسمتهای شمالی و غربی تهران نیز تنها نسبت کمی از ساختمانها که ضد زلزله هستند سالم باقی مانده اند . فرودگاه بین المللی مهرآ باد نسبتا سالم مانده است،اما دچارشکستهای مقطعی در سطح باند های خود شده و به همین دلیل پرواز و فرود هواپیما ها در آن امکان پذیر نیست به این ترتیب یکی از اصلی ترین راههای ارتباط شهر بلازده تهران با جهان قطع شده است . با توجه به تکمیل نسبی فرودگاه بین المللی امام خمینی ( ره ) در نزدیکی تهران امکان استفاده از آن وجود دارد اما ورودی بزرگراههای تهران-قم و تهران- کرج نیز چون دقیقا روی گسل اصلی زلزله قرار داشته اند ، دچار شکافهای بزرگی شده است و به این ترتیب امکان ارتباط میان فرودگاه امام خمینی و شهر تهران وجود ندارد.
از آن جا که راههای شمالی و شرقی تهران یا به علت ریزش سنگهای کوهستانی و یا به علت ایجاد شکافهای عمیق در سطح جاده غیر قابل استفاده اند تنها راه ارتباطی در حال حاضر بالگردهایی هستند که میان این فرودگاه و مناطق مختلف شهر در رفت و آمد هستند.
با توجه به این که در عمده مناطق تهران خیابان و کوچه ای باقی نمانده است ، کمتر صدایی از آمبولانس ها به گوش می رسد و تنها آژیر ماشینهای بزرگ آتش نشانی که از آوار زلزله در امان مانده اند و روی خرابه ها به این سو و آنسو میروند به گوش میرسد تعداد کم این ماشین ها در برابر آتش سوزی ها و انفجارهای متعددی که در حال وقوع اند و اغلب آنها ناشی از نشت گاز از لوله های آسیب دیده هستند بسیار اندک به نظر میرسد . فقط بزرگراه های اصلی تهران هستند که تا حدودی سالم مانده اند البته آنها هم به علت شکافهای هر چند جزیی قابل رانندگی نیستند. اما چون اطراف آنها تا شعاع زیادی خالی از ساختمانهاست به پناهگاه خوبی برای مردم وحشت زده ی تهران تبدیل شده است . مردمی که از هراس پس لرزه ها و ویران شدن ساختمان های نیمه مخروب به دنبال جایی می گردند که فقط آسمان را بالای سر خود ببینند. شمار بیمارستان های تهران که از گزند زلزله در امان مانده اند از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کند و برخی دیگر از درمانگاه های قابل استفاده به علت فقدان حضور پزشکان و پرستارانی که آنان نیز مانند بقیه ی مردم شهر یا زیر آوار مانده اند و یا مشغول دور شدن از محل های خطر هستند ، به کمک مجروحان و آسیب دیدگان نمی آیند . در چنین شرایطی شهروندان سالم و آسیب ندیده کم شمار و نادر هستند .
برآورد چهار میلیون نفری از کشته شدگان و شش میلیون نفری از مجروحان و آسیب دیدگانی که وضع سلامت اغلب آنان وخیم است ،شاید هم کمی خوش بینانه به نظر برسد .
سرمای شبهای تهران که گاه تا 4 درجه زیر صفر میرسد وضع را به شدت برای شهروندان عزادار دشوار کرده است .از طرفی مردمی که برای دور شدن از شهر تلاش می کنند ، وسیله ای پیدا نمی کنند و اگر وسیله ای باشد خیابانی باقی نمانده است . به همین خاطر گروههای مردم با پای پیاده به سمت قسمتهای شمالی و غربی شهر که شهرکها و توابع سالم مانده ی تهران در آنجا واقع شده اند ، راهی اند که با توجه به گستردگی شهر و آسیب دیدگی افراد یکروز طول می کشد تا از شهر خارج شوند .
موزه ها و کاخ موزه های تهران تقریبا به کلی از بین رفته اند و چیزی از آثار باستانی این شهر باقی نمانده است . طبق اطلاعات رسیده ذخایر طلای بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات زلزله به نقطه ی امن نامعلومی منتقل شده است ، با این حال سرقت های گسترده از بانکها و فروشگاه های طلا ، جواهر فروشی که در نخستین ساعت های پس از وقوع زلزله صورت گرفت مردم شهر را مکدر و آزرده کرده است .
نگاهی دیگر به تهران ، وضع وخیمتری را در منظر می آورد . علاوه بر بارش های جوی سنگین که با آغاز زمستان همراه شده است ، با ترکیدن لوله های اصلی و فرعی آب در سطح شهر تهران و با جاری شدن فاضلاب های دفعی صد ساله اخیر تهران به ویژه در سطح خیابانهای مرکزی و جنوبی شهر که در پی وقوع زلزله صورت گرفته ، اکنون خرابه ها و ویرانه های پایتخت به تپه هایی گلی تبدیل شده اند که دیگر هیچ امیدی به باز کاوی آنها برای یافتن مجروحان وجود ندارد و حتی در صورت امکان چنین کاری ، احتمال زنده ماندن کسانی که زیر آوار مانده اند ، منتفی است .
دو  نماد  عمده ی تهران ، برج آزادی در غرب شهر و برج میلاد در شمال آن سالم و پابرجا مانده اند و قله ی برج میلاد که مرتفع ترین نقطه ی تهران ، به مرکز فرماندهی بی سیم عملیات کمک رسانی تبدیل شده است .
طبق خبرهای واصله دانشجویان سراسر کشور در احترام به جمعیت انبوه دانشجویانی که زیر تل خاک و آهن دفن شده اند ، کلاسهای خود را به مدت سه روز تعطیل کرده اند .
با توجه به چهل روز عزای عمومی که در کشور اعلام شده است ، به نظر نمی رسد نهادها ، مراکز دولتی و آموزشی ، مگر آنان که خیلی مورد نیاز است ، حداقل تا چند روز دیگر فعالیت خود را از سر گیرند .
چیزی که روشن و آشکار است این که با آمار دو سه میلیون نفری شهروندان تهرانی که از این فاجعه جان سالم به در برده اند و با تخریب عمده مراکز دولتی و سازمانی در تهران اکنون بعید به نظر می رسد که این شهر دوباره بتواند به پایتخت ایران تبدیل شود و بهتر است از هم اینک برنامه ریزی برای تعیین شهری دیگر به عنوان پایتخت آغاز شود.

پیشگویی از چین و ماچین

علاقمندان امور مربوط به زلزله و نیز آنهایی که به جست وجو در اینترنت در مورد زلزله پرداخته اند بسیار به نام ژونگاو شو برخورده اند
آقای شو ادعاهای عجیب( و نه چندان علمی ) در مورد پیش بینی زلزله دارند. ژونگاو شو یک شیمی دان بازنشسته ی چینی است، او سالها در لابراتواری که سمت مدیریت آن را نیز بر عهده داشت با لوله های آزمایش سر و کار داشته است وی هم اکنون به شغل شریف ((پیش بینی زلزله)) اشتغال دارد !
(( داستان زندگی من پیچیده ، غم انگیز  اما کاملا افتخار آمیز  و جالب است ، همسرم سالهاست مشغول نوشتن آن است ولی هنوز نتوانسته آن را تمام کند ! وقتی بچه بودم حافظه ای عالی داشتم، حال شما قدرت فهم و خلاقیت فوق العاده را هم به این حافظه اضافه کنید، همه ی اینها کودکی من را تشکیل میدهند. پسر بچه ای که در تمام دوران تحصیل خود ممتاز بوده است ))
اینها کلماتی است که (( شو )) با آن اعتماد به نفسی که از یک پیشگو انتظار می رود به راحتی بر زبان جاری می سازد .
هر چند تحصیلات آکادمیک ((ژونگاوشو)) را با وجود حداکثر درجه ای معادل کارشناسی ارشد از دانشگاهی غیر معتبر در رشته ی ( شیمی ) و تکنولوژی نمی توان چندان درخشان تلقی کرد ولی در هر حال او فردی نسبتا تحصیل کرده است .
ابرهای زلزله و افسانه های چینی
چینی ها و ایتالیایی ها در سده های گذشته علاقه ی خاصی به نسبت دادن شکل های خاص از ابرهای غیر متراکم به زلزله های قریب الوقوع داشتند ،یادداشتی به زبان چینی متعلق به حدود 300 سال پیش چنین می خوانیم.......( هوا گرم و آفتابی بود و آسمان صاف و آبی. به ناگهان ابرهایی تیره و تکه تکه همچون یک افعی آسمان را در بر گرفتندو برای مدتی طولانی بر جای ماندند و زلزله به وقوع پیوست .)
نکته ی جالب توجه است که براستی چنین زلزله ای در همان 300 سال پیش در منطقه ی ( نینگریا ) در چین به وقوع پیوسته است !
روش پیش بینی زلزله از طریق ابرهای فوق الذکر اخیرا در ژاپن و چین جدی تر گرفته شد ، در ششم مارس1978 ، آقای( کاگیرا ) شهردار سابق شهر ( نارا ) در ژاپن زلزله ی مهیب 8 / 7 ریشتری کانتو را که فردای روز پیش بینی در هفتم مارس اتفاق افتاد با استفاده از ابرها پیش بینی کرد ! وی همچنین به کشفیاتی نیز در مورد مرکز اصلی زلزله با توجه به عمود منصف های خطوط اصلی ابرهای مربوطه دست یافت . بعد از سال 1985 این روش پیش بینی زلزله علی رغم اینکه به مواردی از موفقیت نیز در فواصل 1978 تا 1985 دست یافته بود تا حدودی به دست فراموشی سپرده شد .
آقای شو و اولین پیش بینی او
شو مدعی است که بعد از مطالعاتی که در روش ( ابری ) پیش بینی داشته است برای اولین بار در بیستم ژوئن سال 1990 با مشاهده ی ابرهای ویژه18 ساعت قبل از زلزله ی 7 / 7 ریشتری در شمال ایران ( زلزله ی منجیل و رودبار ) را پیش بینی کرده است .ژونگاو در حال حاضر با مطالعات بیش از یک دهه در مورد مشاهدات و عکس برداری و اخیرا بررسی تصاویر ماهوارهای مربوط به هواشناسی و حرکت ابرها و اشکال مختلف آنها به یک تئوری مدون در مورد این نوع از ابرها و حتی تشخیص مراکز زلزله با استفاده از تحلیل هندسی ابرها دست یافته است
پیش بینی فاجعه ی بم
 شو در سایت اینترنتی خود (quake.exit.com) به تشریح کامل روشهای خود پرداخته و تمامی اطلاعات مربوط به آنها را به صورت رایگان در اختیار تمامی علاقمندان قرار داده است .
شو در سایت خود ادعا میکند زلزله ی بم را هم پیش بینی کرده است،اما چه کسی از پیش بینی او خبر داشت ؟ این ادعا فقط زلزله شناسان ایرانی را عصبی کرده است .......... کسانی که هرگز خبری از این پیش بینی که اکنون مایه ی مباهات اوست نداشته اند .
نتیجه
به جرات میتوان گفت که چه زلزله ای قابل پیش بینی باشد و چه نباشد ، این موضوع در یک صد سال اخیر یکی از مهمترین و مورد توجه ترین مباحث در حوزه فیزیک و زمین شناسی و ...... بوده است .
به هر حال صرف نظر از اینکه بخواهیم حکمی در مورد پیش بینی های هر پیشگوی( علمی یا غیر علمی ) صادر کنیم ، باید این نکته  را از خاطر نبرد که بخشی از ماجرا در اختیار ماست . زلزله را جدی بگیریم و تمهیدات کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدتی در مورد آن بیندیشیم .
مطالبی چند برگرفته از روزنامه ی همشهری  دی ماه 1382
گرد آورنده: آرزو احمدیان

زلزله

زلزله
حتما درباره صفحات زمین چیزهایی شنیده اید همانطور که می دانید پوسته ی کره ی زمین یکپارچه نیست ، بلکه از مجموعه صفحه هایی به نام صفحات تکتونیک تشکیل شده که کنار یکدیگر قرار گرفته اند و تحت تاثیر نیروهای درونی زمین ،نسبت به یکدیگر و در محل مرزها ،حرکتی بسیار کند ، اما پر قدرت دارند . به مرز بین این صفحه ها که شاهد بروز این حرکات است ، گسل گفته میشود.
ایران از نظر زمین شناسی هم وضعیت تقریبا استراتژیکی دارد . ناحیه ای که ایران روی آن قرار گرفته ، قسمتی از حاشیه جنوبی صفحه ی عظیم اوراسیاست که به وسیله ی یک گسل از آن جدا شده است.
صفحه ی ایران مثلث تقریبا یکپارچه ای است که اظلاع آن را سه گسل مهم و نسبتا فعال تشکیل می دهد.
صفحه ی بزرگ اوراسیا در شمال هند- استرالیا در جنوب شرقی و عربستان در غرب و جنوب غربی، ایران را طوری از سه جهت تحت فشار و رانش قرار می دهند که برآیند نیروی آنها تقریبا در راستای  شمال شرقی قرار می گیرد
گسل شمالی از طبس ، بوئین زهرا ، رودبار ،زنجان ، اردبیل و تبریز یعنی محل شدیدترین زلزله های تاریخ ایران البته تهران ! می گذرد .
حرکت این صفحه ها نسبت به یکدیگر چیزی حدود چند سانتیمتر در سال است. در بعضی مواقع و به دلایلی ، این صفحه ها به یکدیگر گیر میکنند و مدتها بی حرکت باقی میمانند،اما این وضعیت تا همیشه ادامه پیدا نمی کند ، نیروی رانش صفحه ها  بلاخره بر مقاومت پوسته زمین غالب می شود و صفحه ها ناگهان به راه می افتند و انرژی ذخیره شده در این مدت را به صورت یک حرکت سریع و ناگهانی که سرعت لحظه ای آن گاه به هشت هزار کیلو متر در ساعت می رسد آزاد می کنند این اتفاق و انرژی عظیم آزاد شده در ضمن آنکه باعث ارتعاش صفحه ها در اطراف محل شکست می شود ،همان چیزی است که به آن زلزله می گوییم .
بسیاری از مردمی که در بم جان خود را از دست دادند.قربانی روشهای نادرست ساختمان سازی شدند.
در بم ساختمان ها اغلب حاصل ترکیب نادرست و بی تناسبی از معماری سنتی و مدرن بودند ، یعنی دیوارهای ساخته شده از خشت های سنگین با اتصالات نه چندان محکم که روی آنها تیرآهن های فولادی سقف قرار می گرفت و فضای بین تیر آهن ها دوباره با خشت و گل پر می شد . بدتر این که بسیاری از خانه ها ، خانه های قدیمی یک طبقه ای بودند که بعد به دلیل کمبود فضا ، روی آنها طبقه یا طبقه های دیگری ساخته شده بود .
این روش ساختمان سازی ، یعنی به هم چسباندن مصالح ساختمانی سنگین با اتصالات سست ، همان چیزی است که زمین لرز ه ای از نوع بم ، برای ایجاد حداکثر  خرابی و گرفتن بیشترین قربانی به آن نیاز داشت .
اولین دسته امواج زمین لرزه ی ، با سرعتی نزدیک به سرعت صوت  در جامد ( یعنی حدود 1400 متر در ثانیه ) از مرکز زمین لرزه منتشر شد و چند ثانیه بعد به بم رسید .
این امواج از نوع عرضی بودند ، یعنی راستای ارتعاششان عمود بر سطح زمین بود و بنابراین باعث شد ، سطح زمین مانند یک سطح پثوی مواج در راستای قائم به ارتعاش در آید .
در نتیجه چنین موجی که ساختمان ها را هم به لرزش در راستای بالا و پایین واداشت ، همه ی اتصالات عمودی سست شد ، یعنی خشت ها از همدیگر جدا شدند و تیرآهن های سقف نیز از جای خود در آمدند .
به این ترتیب ، ساختمان عملا به صورت چند ردیف خشت در می آید که بدون هیچ اتصالی روی هم چیده شده و بالا رفته اند و چند تیر آهن هم روی آنها قرار گرفته است .
بلافاصله پس از این امواج عرضی ، دسته ی دوم امواج زمین لرزه  به بم رسید و کار دسته ی اول را کامل کرد .
این امواج بر خلاف دسته اول ، از نوع طولی بودند یعنی راستای ارتعاششان به موازات زمین بود ( مثل این که ضرباتی متوالی از کنار به یک صفحه زده شود )
موج طولی زمین را در راستای افقی می لرزاند و آن را به این سو و آن سو می داد.
حالا می توانید تصور کنید وقتی چنین موجی به مجموعه ای از خشت ها که فقط روی هم چیده شدهاند برسد چه اتفاقی می افتد .خشت ها ، کاملا از هم جدا می شوند و ساختمان به دلیل وارد شدن نیروهای متضاد افقی بر دو سوی آن از طرف امواج طولی احتمالا به نوعی پیچ می خورد و همراه تیرآهن ها به درون فرو می ریزد.
انتظاری غیر از این میرود؟
روزنامه همشهری

سرآغاز

با سلام به شما خوانندگان این وبلاگ.

سرآغاز مطلب را با آغاز زمستان ۸۵ شروع میکنیم.

امید داریم که ارتباط خود را با ما و مطالب این رسانه ی جهانی کماکان حفظ نمایید.

این وبلاگ نفس های زندگیش را از ارتباط شما با ما میگیرد. بیاییم زنده اش نگه داریم.