پیام مدیر وبلاگ

سلام خدمت بچه های باستان شناسی ارشد دانشگاه ابهر

مطالب پایین مربوط به درس ماد دکتر مافی رو از سایت های دیگه جمع آوری کردم که برای امتحان بخونیم لطفا روی خرداد 1390 سمت چپ وبلاگ کلیک کنید تا تمام محوطه ها رو ببینید سرزمین پریان کامل تو مقاله های دکتر مافی اومده اما بردینه و جان آقا و کول تاریکه تو مقاله ها نیست محوطه زار بلاغ و قلی درویش هم تو مقاله ها هست اما این مطلب جدید رو از وبلاگ های دیگه گرفتم لطفا اگه مطالب جدید پیدا کردید  تو قسمت نظرات برام بنویسید.  راستی برای درس بین النهرین دکتر سعیدی پلان ها و جزوه ی خودش رو بیشتر بخونید کتاب مرتگات تا صفحه 141 میاد ترجمه خانم باستی پیچیده است اگه کتاب تاریخ و تمدن بین النهرین  جلد سوم هنر و معماری رو بخونید خیلی بهتون کمک می کنه عکس های آخر کتاب خیلی جالب هستند مثلا سنگ یادمان کرکسها رو با تصاویر مختلف نشون داده موفق باشید بچه ها

سرزمین پریان در خاک مادستان

چکیده مقاله :

 «پری: تحقیقی در حاشیه اسطوره شناسی تطبیقی»، پژوهش خواندنی و بس ستودنی استاد بهمن سرکاراتی، را در واپسین سال های نخستین دهه پس از انقلاب – آن هنگام که دوره مجلدات نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز به سادگی یافت نمی شد – خوانده بودم. این مقاله ارزشمند، همراه با نوشته هایی دیگر از استاد، در قالب کتابی به نام سایه های شکار شده (نشر قطره، تهران ۱۳۷۸)، تجدید چاپ شده است. چندی پیش از این هم نوشته دوست گرامی، آقای ابوالفضل خطیبی، را – که آن نیز «سایه های شکار شده» نام گرفته است – در معرفی مجموعه مقالات استاد در نامه فرهنگستان (سال چهارم، شماره دوم، ۱۳۷۷، شماره پیاپی ۱۴) خواندم.نوشته کنونی، در حقیقت، با انگیزه افزودن یادداشتی بر اشارات او در باب مقاله «پری: تحقیقی در حاشیه اسطوره شناسی تطبیقی» (سرکاراتی ۱۳۵۰)، فراهم شده است. وی چکیده ای از آن مقاله را نقل کرده چنین افزوده است:بیوار… به این مقاله ]«پری…»[ توجه کرد ولی خود نظریه دیگری درباره منشا و خاستگاه پریان پیش کشید. بنابر نظریه بیوار، سرچشمه افسانه پریان را، با آن نیروی مشهور جادوگری و جنگاوری، نباید در مفاهیم دینی هندو اروپایی جستجو کرد بلکه این افسانه های برخاسته از یک سلسله سنت های ایرانی مربوط به قبیله ای موسوم به پریکانی هستند. این قبیله در منطقه خوش آب و هوای جبل بارز، که در قسمت جنوبی ناحیه ای که از رفسنجان و پاریز تا بلند ترین مناطق پیرامون ده بکری بین بم و جیرفت امتداد دارد، سکونت داشتند. به گفته بیوار، روحانیون زردشتی از این قبیله بیزاری می جستند؛ ولی گویا، به تاثیر روایات پارتی، در حماسه ها و سپس در شعر پارسی، با آنان همدلی می شود…


تپه های مهم قم عصر آهن

نوشته شده توسط  برگرفته از پايان نامه ی دوره ی كارشناسي ارشد مهندس جلال محدثي

قریه ی تپه قمرود :

1

شکل1. قره تپه قمرود، هزاره پنجم و ششم قبل از میلاد

روستای قمرود، مرکز دهستان قمرود ،در 20 کیلومتری شمال شرقی شهر قم قرار دارد. این منطقه با وسعتی حدود 400 کیلو متر مربع بر اساس برنامه ی پنج ساله ی زمان بندی شده از سوی سازمان میراث فرهنگی  مورد بررسی  و شناسایی قرار گرفت. نتیجه ی این عملیات ،شناسایی 93 اثر باستانی بود. کهن ترین آن ها متعلق به دوره ی پارینه سنگی پایانی (حدود پانزده هزار سال پیش) و جدیدترین آن ها مربوط به عهد ناصر الدین شاه قاجار است. مرحله ی دوم برنامه ی اجرایی  عملیات کاوش ،در قره تپه قمرود بود که از سال 1373 آغاز و طی شش فصل ادامه یافت. در طی این مدت ،کارگاهی به وسعت 400 متر مربع به ارتفاع سه متر خاکبرداری  شد. در این ارتفاع هفت لایه ی باستانی شناسایی گردید.

براساس نتایج به دست آمده، ساکنان این دهکده از طریق کشاورزی، تربیت حیوانات و شکار زندگی می کردند. آثار معماری خشتی به جای مانده ،تصویری از اتاق های جداگانه برای زیست و انبار می دهد. سفالگری از صنایع رایج این منطقه بود. در این محوطه، نمونه های بسیار زیبایی از سفالینه های قرمز نقش دار به دست آمده است و با ارزش ترین آن ها ،ظرف سفالی خوش ساخت بسیار بزرگی با ارتفع 97 سانتی متر و قطر دهانه ی 22/1 سانتی متر است. این اثر در موزه ی ملی ایران نگهداری می شود.ساکنان این محل با صنایع سنگ تراشی و ذوب مس نیز آشنا بودند. با توجه به آزمایش های به عمل آمده ،همگی این آثار متعلق به 6500 تا 7500 سال پیش است.

2

شکل2 . قره تپه قمرود، هزاره ی پنجم و ششم قبل از میلاد

تپه صرم :

این تپه، در 20 کیلو متری جنوب شرقی شهر قم و در ابتدای بخش کوهپایه ای استان ،در جوار روستایی به همین نام قرار دارد. این تپه ی شنی، به تقریب دارای 195 متر طول و 115 متر و عرض و 6 متر ارتفاع نسبت به زمین های اطراف است. از این تپه ،در اواخر هزاره ی دوم و اوایل هزاره ی اول قبل از میلاد ،به عنوان گورستان استفاده می شد. طی دو فصل کاوش علمی در سال های 80 و 81 ،اشیا ارزشمندی از جنس سفال و فلز با تنوع بسیار به دست آمد. این آثار در نوع خود بی نظیر است. تحلیل دستاوردهای کاوش در این تپه ،شامل اطلاعات تکمیلی درباره ی پایگاه های عصر آهن نواحی مرکزی ایران خواهد بود.

آتشکده ی نویس :

چهار طاقی نویس ،در 58 کیلو متری جنوب ساوه و منطقه ی کوهستانی بخش خلجستان قم ،در شمال غرب استان قرار دارد. چهار طاقی مذکور که از نمونه های اولیه ی چهار طاقی های عصر ساسانی است، در ابعاد کوچک و محلی بر پا گشته؛ که در اوایل دوران اسلامی هنوز مورد استفاده بوده است .

3

شکل3 . آتشکده ی نویس، دوره ساسانی

قلعه ی زار بلاغ :

این قلعه در 540 کیلومتری مسیر جاده ی قدیم قم به تهران قرار دارد و شامل محوطه ی وسیعی است که بر روی یک پشته ی طبیعی قرار دارد و در مرکز آن قلعه ی سنگی دیده می شود. این قلعه ، با نقشه ای بیضی شکل با مصالح لاشه سنگ و ملات گچ و گل و خشت هایی به ابعاد 12*40 *40 و 9*35*35 سانتی متر احداث گردیده و بخش اصلی آن ساختمانی دو اشکوبه است. ورودی آن در جبهه ی جنوبی قرار دارد. با توجه به مطالعات صورت گرفته، برخی این قلعه را سلوکی – اشکانی و برخی مادی می دانند. به دلیل شباهت نزدیک معماری زاربلاغ با معبد نوشیجان می توان آن را از نوع بناهای مذهبی به حساب آورد.

4

شکل4. قلعه ی زاربلاغ، مربوط به دوره ی مادها

 

منبع :

جلال محدثي ،پايان نامه كارشناسي ارشد ، دانشگاه تهران ،موضوع: منظر يك رودخانه(ساماندهی منظر هسته مرکزی شهر قم با محوریت رودخانه قمرود)،استاد راهنما: دکتر سیمون آیوازیان ،فصل اول/ بخش سوم

 

محوطه زار بلاغ

حفاران غيرمجاز موبدان خفته مادي را راحت نمي‌گذارند چاپ ارسال به دوست
خبرگزاری میراث فرهنگی   
۲۰ فروردين ۱۳۸۷
مقبره یکی از موبدان مادی در قلعه زاریلاغ عکس از خبرگزاری میراث فرهنگیخبرگزاری میراث فرهنگی امروز در گزارشی به حفاری های غیر مجازی که در قلعه زاربلاغ قم شده است پرداخته و این قلعه را که یادگاری از زمان مادها می باشد را معرفی نموده است، متن کامل این خبر که از خبرگزاری میراث فرهنگی گرفته شده است را در ادامه مطلب می توانید بخوانید.

غارت زاربلاغ قم در حالي ادامه دارد که کاوش هاي باستان شناسي در اطراف اين قلعه مادي منجر به کشف گورهاي غير متعارفي از دوره عصر آهن شد که احتمال آن مي‌رود متعلق به موبدان مادي باشد. اين قلعه بزرگ بارها توسط حفاران غيرمجاز غارت شده و غارت ها همچنان ادامه دارد.

خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گروه ميراث فرهنگي_ حسن ظهوري_ قلعه زاربلاغ قم که در نخستين کاوش باستان شناسي رازهاي نهان خود از جمله مدفن موبدان مادي را فاش کرد، به علت نبود مراقبت مداوم و دوري از مرکز استان همچنان مورد غارت حفاران غيرمجاز قرار دارد و اين در حالي است که پيش از اين نيز اين محوطه باستاني غارت شده بود.   "مهرداد ملکزاده"، سرپرست کاوش هاي باستان شناسي در قلعه زاربلاغ دراين باره به CHN گفت: «قلعه زاربلاغ که به دوره مادها تعلق دارد در نقطه‌اي واقع شده که مرز استان تهران و قم را شامل مي شود و از آبادي و روستاهاي اطراف منطقه نيز دور است. به همين علت مراقبت از آن دشوار بوده و همواره مورد غارت حفاران غيرمجاز قرار مي گيرد.» 
 به گفته برخي اعضاي انجمن هاي دوستدار ميراث فرهنگي که در ايام نوروز از بناي زاربلاغ قم ديدن کرده اند، اين قلعه هيچ مراقبي ندراد و تنها روي يک تابلوي بزرگ مکان و تاريخ ساخت آن نوشته شده است.  
بر همين اساس گفته مي شود اطراف قلعه پر از حفره هاي حفاري هاي غير مجاز است و توجهي به اين اثر دوره مادها نمي شود.   اين درحالي است که نخستين کاوش هاي باستان شناسي در اين قلعه به سرپرستي مهرداد ملکزاده رازهاي نهاني از آن آشکار کرد.  
کاوش هاي باستان شناسي در زاربلاغ قم منجر به کشف بناي سنگي از دوره مادها شد که به عمد با پوشش هاي سنگي و خشت با ملات گل پر شده است تا دسترسي به آن آسان نباشد.  
ملک‌زاده درباره کاوش فصل نخست به ميراث خبر گفت:«پديده پيچيده‌اي در زار بلاغ قم رخ داده که چيستي آن هنوز بر کسي آشکار نشده است. در اين محوطه باستاني که به آن زالو بلاغ هم گفته مي شود دو اطاق بزرگ و کوچک وجود دارد که يک ورودي با پلان حلقوي شکل آنها را به هم ارتباط داده است. اين سازه حلقوي شکل با سنگ تا نزديکي سقف پر شده است و از بيرون نيز با لايه اي از سنگ و خشت به قطر دو متر پوشيده و دور اين پوشش نيز با ملاتي از گل ورز داده شده، گل شفته و خشت به طور کامل استتار شده است.»   همچنين کاوش هاي باستان شناسي در زاربلاغ منجر به کشف گورهاي غيرمتعارفي از دوره مادها شد که هيات باستان شناسي بر اساس مشاهدات قبور احتمال مي دهد اين گورها متعلق به موبدان مادي باشد. 
 از سوي ديگر قلعه زاربلاغ بدون مرمت رها شده است. به گفته انجمن هاي ميراث فرهنگي، وضعيت قلعه اسفناک و ديوارها و پي قلعه در حال از بين رفتن است.   ملکزاده در اين باره به CHN گفت: «اين قلعه نياز به مرمت سريع دارد و در زمان کاوش نيز بارها اين موضوع درخواست شده بود اما همچنان اين کار عقب افتاده است.»   قلعه زاربلاغ نخستين بار توسط باستان شناس فقيد "شهيدزاده" مورد کاوش قرار گرفت که از آن کاوش اطلاعات چنداني در دست نيست.
   پس از انقلاب اين قلعه به دست افراد ناشناسي مورد کاوش غيرمجاز قرار گرفت و حتي با لودر بخش هايي از قلعه تخريب شد.   کاوش هاي هيات باستان شناسي دو سال است در اين محوطه باستاني متوقف مانده و در صورت تاخير در کاوش ها، اطلاعات موجود در اين اثر مادي که احتمال آن مي‌رود نيايشگاهي از دوره مادها باشد از بين مي رود.

محوطه شادقلی خان

وقعيت جغرافيايي تپه شادقلي خان چهارمردان

تپه شادقلي خان در محله چهار مردان شهر قم، در مركز بافت تاريخي اين شهر (خيابان انقلاب فعلي، كوچه 17، ابتداي دروازه قلعه) قرار دارد. موقعيت اين تپه بر مبناي اطلاعات GPS عبارت است از N:050o53/ 40.9// و E:34o38/04.6// از ارتفاع و وسعت واقعي تپه شادقلي خان اطلاع دقيقي در دست نيست زيرا همان طوري كه در مقدمه اين گزارش عنوان شد اين تپه، از دوره قاجاريه به مرور تسطيح شده و در محل آثار، واحدهاي مسكوني و تجاري احداث شده است. در حال حاضر نيز در محل اصلي تپه، به دليل اجراي فاز 4 عمار ياسر، يك گود عظيم به طول شمالي جنوبي 100 متر و پهناي شرقي- غربي 50 متر و عمق حدود 6تا8 متر ايجاد شده كه با توجه به اهداف پروژه مذكور ابعاد و عمق اين گود به طور روزافزون در حال افزايش است.

اما با توجه به مطالعات ميداني انجام شده و شواهد سطح الارضي بويژه توپوگرافي فعلي محل اثر به نظر مي رسد تپه شادقلي خان شامل دو تپه شرقي- غربي به فاصله حدود 50 متر بوده كه در حد فاصل اين دو تپه، يك مسيل يا نهر جاري بوده است. با اتكا به مطالعات ميداني به نظر مي رسد وسعت تپه هاي شادقلي خان در مجموع حدود 200 متر در جهت شمالي- جنوبي و حداقل 300 متر در جهت شرقي- غربي بوده و با توجه به اين كه تا عمق زير سطح خيابان مملو از لايه هاي فرهنگي و بقاياي استقراري است بايك برآورد حدودي بر مبناي وسعت ريشه تپه و مثلث بندي و ايجاد خط تراز به نظر مي رسد حداقل ارتفاع تپه هاي شادقلي خان حدود 6-5 متر بالاتر از سطح زمين هاي اطراف بوده است. در حال حاضر نيز كه در محل آثار شادقلي خان چند خيابان احداث شده است، وجود پستي و بلندي و شيب هاي شرقي غربي و شمالي- جنوبي خيابان ها كه گاه اختلاف ارتفاعي حدود 2 متر دارند، نشان مي دهد كه بخشي از برجستگي هاي اصلي تپه هنوز در زير آسفالت خيابان ها برجاي مانده است.

محله چهارمردان يكي از هسته هاي اصلي قم است. كه بخش مهمي از بافت تاريخي اين شهر را در بر گرفته است و گذر شادقلي خان در مركز آن قرار دارد. تا پيش از گسترش وسيع تخريب ها در بافت تاريخي قم، تعداد زيادي بناهاي تاريخي كه عموما متعلق به دوره قاجاريه و پهلوي اول بودند در اين محل وجود داشت كه متاسفانه امروزه بخش اعظم آن بطور كامل منهدم شده است.

در حال حاضر در ضلع شرقي تپه شادقلي خان 2 بناي ثبتي دوره قاجاريه واقع شده است، يكي منزل حاج باقر روحاني، و ديگري آب انبار شادقلي خان

نكته حائز اهميت در اين دو اثر اينست كه اين دو تقريبا بر روي عرصه شرقي تپه شادقلي خان واقع شده است و در واقع پيش از شناسايي تپه شادقلي خان، تمامي محدوده تپه شادقلي خان به عنوان حريم و اعيان آثار ثبتي مزبور معرفي شده بود كه متاسفانه مجريان فاز 4 عمار ياسر به هيچ يك از ضوابط حريم آثار ثبتي مزبور توجهي نكرده اند

د-2) تشريح نتايج برش لايه نگاري

نتايج بدست آمده از برش لايه نگاري ، وجود 3 دوره فرهنگي را در تپه شاد قلي خان مشخص نمود.

جديد ترين دوره استقراري كه از عمق 0صفرتا250 سانتيمتري نسبت به سطح آسفالت خيا بان شناسايي شد لايه هاي استـقراري دوره قاجار يه و پهلوي اول است كه بخش مهمي از بافت تاريخي گذر شاد قلي خان و محله چــهار مردان را در بر مي گيرد

در حال حاضر در ضلع جنوبي عرصه تپه شادقلي خان دو بناي قاجاري كه به ثبت آثار تاريخي رسيده وجود دارد، شامل منزل حاج باقر روحاني و آب انبار شاد قلي خان

دوره دوم در لايه نگاري شادقلي خان معرف دوره ايلخاني است.

دوره سوم در لايه نگاري شادقلي خان، معرف دوره تاريخي ساساني است. با توجه به برش لايه نگاري همچنين سكشن شمالي گود بزرگ و نحوه گسترش، امتداد و قرارگيري لايه هاي استقراري دوره هاي مختلف، به نظر مي رسد اولا استقرارهاي پيش از تاريخي (دوره سيلك III ) بيشتر در ضلع جنوبي تپه شادقلي خان مستقر بوده اند و استقرارهاي دوره تاريخي عموما در ضلع شمالي اين تپه مستقر بوده اند.

همچنين با توجه به نتايج لايه نگاري و مطالعه ديواره هاي گود ايجاد شده در محل تپه، استقرارهاي لايه هاي سيلك III 4, III 5, III 6, III 7 ,III 7b شادقلي خان در ضلع شمال و شيب غربي تپه مسكون بوده اند و گسترش استقراري اين دوره در لايه هاي III 1, III 2, III 3, III 4, III 5 در ضلع جنوب و شيب جنوب غربي تپه مستقر شده اند.

همچنين نتايج لايه نگاري نشان مي دهد كه لايه هاي سيلك III 3 و به خصوص III 4,5 مهم ترين و گسترده ترين استقرار دوره سيلك III تپه شادقلي خان بوده كه تقريبا در تمامي سطح محوطه سكونت داشته اند.َ

 

تپه صرم

- موقعیت جغرافیایی و شرایط توپوگرافی تپه صرم:

تپه صرم در 5/14 کیلومتری جنوب شرق شهر قم و 5/15 کیلومتری شمال شرق شهرستان کهک در استان قم واقع شده است. مختصات تپه صرم بر مبنای اطلاعات GPS  عبارت است از:

N:50 52 59.3  و E: 34 38 17.9  و h.945m

روستای صرم(سلم) در فاصله 1200 متری جنوب غرب و روستای خوراباد در فاصله 800 متری شمال تپه صرم قرار دارند.

تپه صرم تپه ای است طبیعی متشکل از نهشته های رسوبی شنی ماسه ای مخلوط با رس که ضخامت نهشته های آن بین 2 تا 4 متر می باشد.

لایه های رسوبی تپه بر روی یک بستر ضخیم کنگلومروایی شکل گرفته است. مهمترین ترکیبات موجود در نهشته های تپه صرم ترکیبات نیترات و کلسیت است. مواد نمکی موجود در نهشته های رسوبی تپه صرم به میزان قابل ملاحظه ای بالا بوده و همین امر مستقیما موجب شده تا از ترکیب مواد نمکی با آب محیط مساعدی جهت تخریب مواد آلی فرهنگی بخصوص اسکلت تدفین ها و اشیای فلزی و چوبی فراهم آید.

ارتفاع تپه صرم حدود 6 متر بالاتر از سطح زمین های اطراف است. طول شمالی جنوبی تپه حدود 220 متر و عرض شرقی غربی آن حدود 120 متر است. تپه طبیعی صرم در طول عصر آهن به عنوان گورستان ساکنان مستقر در منطقه استفاده شده است.

جاده آسفالته کهک قم از ضلع غربی تپه با فاصله حدود 50 متری در جهت شمالی جنوبی می گذرد. بستر خشک رودخانه فصلی بارونه از شعبات رود کوار با فاصله حدود 150 متری ضلع شرقی تپه صرم و با جهت جنوب به شمال قرار دارد. این رودخانه از ارتفاعات وشنوه و فوردو سرچشمه می گیرد.

مهمترین ارتفاعات این منطقه کوه های شمشیرگاه است که به شکل دو دیواره صخره ای موازی به جهت غربی شرقی در فاصله حدود 800 متری شمال تپه صرم، مشرف بر روستای خورآباد واقع شده اند. میانگین ارتفاع کوه های شمشیرگاه بین 100 تا 150 متر است.

فاصله دورشته کوه موازی شمشیرگاه بین 80 تا 150 متر بوده که بقایای یک محوطه استقراری مربوط به عصر اهن و همچنین آثار پراکنده ای از دوره سیلک IV و عصر برنز متاخر در حد فاصل این دو رشته کوه محصور شده و شکل و نحوه گسترش این محوطه استقراری تابع شرایط توپوگرافی محل و قرار گیری بین دو رشته کوه است به نحوی که بقایای محوطه با وسعت حدود 5/1 هکتار به شکل طولی با جهت شرقی - غربی بین دیواره های سنگی گسترش یافته و به شکل طبیعی توسط دیواره های صخره ای محافظت و این محوطه را به شکل یک دژ محافظت نموده است.

علاوه بر آثار یاد شده، در حریم تپه صرم بقایای محوطه ها و آثاری از دوره های مختلف فرهنگی و تاریخی فلات قدیم B، فلات جدید، آغاز نگارش، برنز متاخر، اشکانی و ساسانی و ایلخانی وجود دارد.

- اهداف طرح گمانه زنی و تعیین حریم تپه صرم به سرپرستي سيامك سرلك:

اهداف طرح گمانه زنی وتعیین حریم تپه صرم در دو فاز اجرایی و پژوهشی دنبال شد.

- الف) اهداف فاز اجرایی: در فاز اجرایی این طرح هدف اصلی نظارت کارشناسی بر مراحل ساخت و نصب دیوار در قالب فنس کشی پیرامون تپه و استقرار پست نگهبانی 24 ساعته با هدف حفاظت فیزیکی تپه صرم بود.

در همین راستا اداره کل میراث فرهنگی استان قم در زمستان سال 1384 طرح فنس کشی تپه صرم را به پژوهشکده باستان شناسی و دفتر حفظ و احیای محوطه های تاریخی ارائه نمود.

- ب) اهداف فاز مطالعات و پژوهش های باستان شناختی در عرصه و حریم اثر:

مهمترین هدف در طرح پژوهشی گمانه زنی تپه صرم شناخت نحوه و میزان گسترش و پراکندگی وتوزیع قبور و الگو های تدفینی در عرصه و حریم گورستان در مقاطع مختلف عصر آهن تپه صرم بود و در همین راستا سعی شد به این پرسش پاسخ داده شود که اولا وسعت و گسترش قبور عصر آهن صرم چه اندازه است و در عین حال ایا در طول عصر آهن I ، II و III الگوی مشخص و قابل شناختی در سنت های تدفینی عصر اهن این محوطه وجود داشته است و بخش های مشخصی از محوطه بد مبنای توپوگرافی طبیعی محل به عنوان گورستان استفاده شده یا هیچ الگوی خاصی در طول عصرآهن، در فرهنگ تدفینی این محوطه وجود نداشته است.

همچنین یکی دیگر از اهداف پژوهشی این طرح شناخت بقایای محوطه استقراری مرتبط با فرهنگ عصر آهن گورستان تپه صرم بود. با اتکا به اطلاعات قبلی نزدیک ترین محوطه استقراری عصر آهن در حوالی تپه صرم، محوطه استقراری شمشیرگاه به فاصله حدود 700 متری شمال گورستان صرم بود و تصور بر این بود که ساکنان شمشیرگاه در عصر آهن از این محل برای دفن مردگان خود استفاده می کرده اند. اما مطالعات دقیق تر نگارنده در طول 7 فصل کاوش در محوطه های قلی درویش، صرم، و شادقلی خان و انجام یک فصل بررسی در بخش کهک، بویژه بررسی شمشیرگاه و صرم و دیگر محوطه های عصر آهن این منطقه و انجام مطالعات گونه شناسی تطبیقی و مقایسه ای سفال های عصر آهن محوطه های مزبور و مقایسه مدارک و نتایج بدست آمده نشان داد که علی رغم تشابهات فرهنگی این دو محوطه، تفاوت هایی بین فرهنگ عصر آهن صرم و شمشیرگاه وجود دارد که مبین شاخصه های محلی است. از سوی دیگر با اتکا به مدارک بدست آمده از لایه نگاری عصر آهن قلی درویش و مقایسه مدارک کاوش و بررسی صرم و شمشیرگاه در بستر لایه نگاشتی قلی درویش این فرضیه مطرح بود که حداقل بخشی از قبور عصر آهن تپه صرم بویژه قبور آهن 1 و اوایل آهن 2 صرم پیش از شکل گیری استقرار عصر آهن 2 و 3 شمشیرگاه قرار داشته و قدیمی تر از استقرار شمشیرگاه است، لذا به دلیل عدم انجام لایه نگاری در محوطه شمشیرگاه و کمبود مدارک عصر آهن 1 در این محوطه این فرضیه قوت بیشتری یافت که در عصر آهن 1 یا استقرار دائمی در منطقه صرم وجود نداشته است و یا بقایای استقراری این دوره در محل دیگری غیر از شمشیرگاه در حوالی گورستان صرم قرار دارد که با انجام گمانه زنی در حریم تپه صرم امکان دست یابی به ان محتمل بود. همچنین با اتکا به مطالعات قبلی نگارنده در طول فصل اول و دوم کاوش های تپه صرم و همچنین فصل اول بررسی های منطقه کهک، احتمال وجود قبور عصر برنز در گورستان صرم مطرح بود. از سوی دیگر با اتکا به بررسی های انجام شده وجود آثار ادوار قدیمی تر و جدیدتر از عصر آهن در حریم درجه 2و3 گورستان صرم مسجل بود لذا یکی دیگر از اهداف گمانه زنی در عرصه و حریم تپه صرم شناخت نحوه و میزان ارتباط فرهنگی و گاهنگاشتی مجموعه آثارموجود در حریم تپه صرم با یکدیگر و با گورستان صرم بود.

خوشبختانه در فاز پژوهشی تپه صرم مدارک مهمی در راستای سوالات و فرضیات موجود بدست امد از جمله مشخص شد که در طول عصر آهن 1 ساکنان منطقه بیشتر از دامنه شرقی و ضلع شمالی تپه طبیعی صرم جهت دفن مردگان خود استفاده کرده و در فرهنگ و سنت تدفینی عصر اهن 1 صرم عموما گورها به شکل چاله تدفینی، بدون معماری و پوشش خاص و در مواردی پوشش قبوربه شکل یه پشته کوچک از لاشه و قلوه سنگ بوده و در موارد محدودی نیز قبور با دیواره های خشتی به شکل خشکه چین بدون پوشش سنگی ساخته می شده و تدفین ها به شکل کاملا جمع شده و صورت در جهات مختلف بخصوص در جهت جنوب و در امتداد غربی شرقی دفن می شده اند و عموما همراه با تدفین ها هدایای قبورو اشیای تدفینی قرار داده می شده است. در عین حال در عصر آهن 2 و 3 به دلایل مختلف بخصوص تراکم و ازدیاد جمعیت و همچنین تغییرات اقلیمی که چهره توپوگرافی منطقه را دستخوش تغییر کرده است، بویژه طغیان های رودخانه بارونه( از شعبات رودخانه کوار) که در ضلع شرقی گورستان صرم قرار دارد از تمامی بخش های تپه جهت تدفین استفاده شده است. همچنین مدارک بدست آمده نشان داد که در طول عصر آهن 2 و 3 قبور عموما دارای معماری به پلان متنوع بوده ودر معماری قبوراز خشت به دو روش خشکه چین و استفاده از ملات گل در اتصال رج چین خشت ها استفاده شده است. در این دوره انواع قبور با معماری چهار چینه خشتی، دو چینه و000 بدون پوشش و در مواردی با پوشش سنگی خرپشته ای یا مسطح رایج بوده است. یکی دیگر از نتایج بدست آمده از گمانه زنی تپه صرم دست یابی به بقایای معماری در حریم درجه 2 و 3 تپه صرم بود. از سوی دیگر مشخص شد که گورستان عصر اهن صرم بسیار بزرگ تر از تپه صرم بوده و در محدوه ای به وسعت حدود 3 هکتارگسترده بوده و از دو بخش مرتفع(تپه صرم) و مسطح( شلموت A) مرتبط با هم تشکیل شده بود که تغییرات زیست محیطی( طغیان رودخانه کوار) و تشکیل شعبات این رود(بارونه) و تغییر مسیر های آن در طول زمان و رسوب گذاری لایه های نسبتا ضخیم از نهشته های سیلابی رودخانه ای بویژه در بخش مسطح گورستان از یک سو ضمن تغییر چهره توپوگرافی گورستان موجب پوشیده شدن گور های بخش مرتفع در زیر لایه های رسوبی شده و از سوی دیگر جدا شدن دو بخش مرتفع و مسطح گورستان و جاری شدن دو مسیل طغیانی فصلی در حد فاصل دو بخش گورستان را موجب گردیده لذا ساکنان محل بخصوص در طول عصر آهن 2 و 3 تدفین های خود را به شکل متمرکز و متراکم در بخش مرتفع ( تپه صرم) انجام داده و به همین دلیل است که در گورستان تپه صرم عموما قبور جدیدتر بر روی قبور قدیمی تر عصرآهن و در خیلی موارد به شکل درهم انجام شده و تدفین های جدیدتر موجب تخریب اسکلت و اشیای تدفین های قدیمی تر عصر آهن این گورستا شده است.

از دیگر نتایج بدست آمده از گمانه زنی تپه صرم شناخت یک مجموعه تاریخی فرهنگی بزرگ به وسعت حدود 5 هکتار بود که تپه صرم بخش کوچکی از آن به شمار می آید. این مجموعه بزرگ دربرگیرنده آثاری از دوره فلات قدیم B ( همزمان با دوره فرهنگی سیلک II و چشمه علی در حاشیه کویر مرکزی)، دوره همزمان با آغاز نگارش در دشت خوزستان با شاخص سفال های لبه واریخته، آثار عصر برنز جدید، اشکانی و ساسانی و همچنین دوره ایلخانی است. ارتباط توپوگرافی این مجموعه بزرگ فرهنگی به گونه ای است که حریم یک اثر، عرصه اثر دیگر را تشکیل می دهد و به همین دلیل این مجموعه بزرگ و متنوع که متاسفانه به دلایل عدیده بخصوص سهل انگاری سازمان میراث، عدم آگاهی برخی ارگانهای دولتی و شرکت های خصوصی و فعالیت شدید سوداگران اموال فرهنگی صدمات بسیار شدید و غیر قابل جبرانی دیده است بطور اجتناب ناپذیر یک مجموعه واحد و بزرگ تاریخی فرهنگی به شمار می آید که به دلیل ارتباط فرهنگی و گاهنگاشتی و موضع نگارانه و طبیعی با محوطه شمشیرگاه وسعت و اهمیت آن دوچندان به نظر می رسد.

عنوان اجمالی نتایج بدست آمده از گمانه زنی تپه صرم در ابتدای گزارش، قبل از پرداختن به موضوع پژوهش های میدانی بیشتر به این دلیل بود که با اجرای زود هنگام طرح حفاظتی تپه صرم و فنس کشی پیرامون تپه، قبل از حضور و نظارت گروه باستان شناسی و انجام مطالعات علمی در این محوطه ، صرفا بخش بسیار کوچکی از این مجموعه بزرگ تاریخی فرهنگی درون حریم حفاظت فیزیکی قرار گرفت و با انجام این کار عملا و علنا سازمان میراث فرهنگی مالکیت و تسلط بر سایر بخش های این مجموعه را از دست داد.

از دیگر عواقب عدم تامل و هماهنگی بین پژوهشکده باستان شناسی و اداره کل میراث قم در انجام طرح حفاظت فیزیکی تپه صرم مشکلاتی است که در ارائه حریم و ضوابط آن پس از انجام مطالعات میدانی باستان شناختی به وجود آمد. در حال حاضر و با اتکا به مدارک بدست آمده، حریم مجموعه فرهنگی صرم شلموت A- شلموت B - برهه و... بدون در نظر گرفتن محوطه شمشیرگاه، بسیار وسیعتر از آنچه است که در طرح حفاظت فیزیکی تپه صرم انجام شده است.

درباره سیامک سرلک

رزومه سیامک سرلک

مدارک تحصیلی:

فوق لیسانس باستان شناسی

دانشجوی مقطع دکتری آکادمی علوم تاجیکستان 

پژوهشگر برتر سازمان میراث فرهنگی در سال 1389

 

سوابق اجرایی:

مسئول سالن موزه ایران باستان، 1379 تا 1382

مسئول بخش پیش از تاریخ موزه ملی ایران، 1384 تا 1386

نماینده موزه ملی ایران در کارشناسی اشیای تاریخی فرهنگی1383 تا 1386

کارشناس گروه پیش از تاریخ پژوهشکده باستان شناسی

 

سوابق پژوهشی:

الف) کاوش ها و بررسی ها

6 فصل سرپرست کاوش های محوطه قلی درویش جمکران قم

3 فصل سرپرست کاوش های محوطه نخل ابراهیمی میناب

1 فصل سرپرست لایه نگاری تپه شادقلی خان قم

1 فصل سرپرست کاوش و گمانه زنی تپه صرم

2 فصل سرپرست بررسی های دشت میناب

1 فصل سرپرست بررسی های رودان

1 فصل سرپرست بررسی های کهک قم

1 فصل سرپرست لایه نگاری تم مارون رودان

1 فصل سرپرست لایه نگاری تم سلطان میران رودان

3 فصل معاون هیئت کاوش های خرند و گنداب سمنان

1 فصل معاون هیئت کاوش های هلیل رود جیرفت

2 فصل معاون هیئت کاوش های گروی رودان

1 فصل معاون هیئت بررسی های جاسک

1 فصل معاون هیئت کاوش های سلطانیه

1 فصل معاون هیئت کاوش های گردکوه قائم شهر

1 فصل عضو هیئت کاوش های ناتل نور مازندران

3 فصل عضو هیئت کاوش های ازبکی

1 فصل عضو هیئت کاوش های اشکفت سلمان ایذه

1 فصل عضو هیئت کاوش های زاربلاغ قم

1 فصل کاوش های آموزشی تپه نرگه

 

ب) مقالات:

- عوامل موثر بر شکل گیری معماری قبور و شیوه های دفن مردگان در گورستان عصر آهن تپه صرم گزارش های باستان شناسی شماره 2

- گزارش لایه نگاری محوطه قلی درویش - گزارش های باستان شناسی شماره 3

- تکنیک های معماری و فن آوری فلزگری در جوامع عصر آهن 1 قلی درویش مجله اثر شماره 38

- آجر های منقوش عصر آهن پایانی مجله باستان شناسی شماره1

- مقدمه ای بر مطالعات اجتمایی فرهنگی عصر آهن پژوهشنامه

- اسماعیل آباد و گاهنگاری فلات مرکزی نامه پژوهشگاه

- کاوش های نخل ابراهیمی مجله پارسه گرد

- کاوش های قلی درویش گزارش های باستان شناسی شماره7

 

موقعیت جغرافیایی قلی درویش

موقعيت جغرافيايي ، ويژگي زيست محيطي و شرايط موضع نگاري محوطه باستاني قلي درويش جمكران (قم)

محوطه باستاني قلي درويش با طول جغرافيايي 50 درجه و 53 دقيقه و عرض جغرافيايي 34 درجه و 38 دقيقه در ارتفاع 935 متري نسبت به سطح دريا ، در حاشيه جنوب شرق شهر قم ، ابتداي جاده قديم قم به كاشان ، ورودي بزرگراه جديد جمكران به قم در ضلع جنوبي ميدان بقيه اله شهر قم واقع شده است . فاصله اين محوطه تا بخش جمكران حدود 1 كيلومتر است و در فاصله 147 كيلومتري جنوب غرب تهران قرار دارد. بقاياي عرصه و حريم محوطه باستاني قلي درويش با وسعت بيش از 100 هزار متر مربع از سمت شمال محدود است به جاده قديم قم به كاشان از سمت جنوب و غرب به ريل راه آهن قم به كاشان و از سمت شرق به دو راهي قديم جمكران ـ قم ، در كيلومتر 3 جاده قديم قم ـ كاشان محدود مي باشد

برگرفته از سایت:


http://www.qolidarvish.com/fa/post/joghrafiya.jpg

قلعه جان آقا

ایران/آذربایجان‌غربی/میاندوآب/قلعه جان آقا (بزرگترين قلعه نظامي مانايي ها)

بزرگ ترین قلعه نظامی مانایی ها به نام قلعه جان آقا در ساحل شمال زرینه رود و در ارتفاعات کوه مجاور روستای جان آقا از توابع شهرستان میاندوآب واقع است. از ویژگی های این قلعه کوهستانی که مهم ترین قلعه نظامی در منطقه بوده ، می توان به انتخاب مکان ، استفاده از مصالح سنگی بدون ملات در ساختمان دژ، بهره گیری از خط رابط برای تسهیل و تسریع حرکت سربازان در قلعه و اسکان نیروهای نظامی در فضاهای داخلی تعبیه شده موجود در حصار دژ اشاره نمود . دژ نظامی جان آقا با قالایچی یا زیرتو مرکز اقوام مانایی هم دوره بوده و متعلق به هزاره اول پیش از میلاد که حفاظت شمال زیرتورا برعهده داشته است . طول این دژ بیش از 250 متر و ارتفاع دیواره های آن نیز با توجه به وضعیت منطقه بین 80 تا 180 سانتی متر متفاوت است که در خط الراس نظامی به طرز بسیار ماهرانه ای بدون استفاده از ملات و با چیدن سنگ های بزرگ بر روی هم ساخته شده است . این قلعه به صورت خطی در کوه ساخته شده و دو دیوار پهن سنگی و با ستون هایی که از آن به عنوان اتاقک جهت نگهداری سربازان ساخته شده تشکیل شده است . خط رابط حرکت سربازان و هفت پیوند چهار گوش در فاصله های مشخص در جبهه بیرونی از جمله مهم ترین بخش های این دژ به شمار می آیند و از خط رابط برای تسهیل و تسریع در حرکت سربازان برای پوشش دادن نقاط ضعف دژ و از اتاق های پیون های آن برای اسکان نیروهای نظامی در هنگام یورش دشمنان استفاده می شد .

قلعه بردینه

قلعه بردينه

     قه لابه ردينه

قلعه بردينه در 300 متري شمالشرقي روستاي اغ جيوان

(در30 كيلومتري شهرستان بوكان درمحورجاده بوكان-شاهيند‍‍ژ)

واقع شده است.ارتفاع ان ازسطح دريا1548 متر

وازسطح زمينهاي اطراف حدود200 متر مي باشد.

برروي كوه قلعه بردينه بقاياي قلعه اي به ابعاد 185*100

مترديده مي شود.

ورودي كل مجموعه وفضاهاي مذكوردر جنوب شرقي

كوه قرار داردكه با12 پله مارابه داخل مجموعه راهنمايي

ميكند.ابعاداين پله ها15*35*135 سانتيمتر بوده ودر

كناراين پله ها-ابرويي به ابعاد20* 440 سانتيمتر وعمق

25 سانتيمتر جهت هدايت ابهاي جارياحتمالي روي پله ها

ايجادشده است تا به هنگامسرما مانع تشكيل يخ روي كف

پله ها شودونيزارتفاعديواره ها ي طرفين پله ها يك متر

مي باشد.

در كناراين پله ها درسمت چپ سكويي قرارداردكه ارتفاع

وعرض ان 50 سانتيمتروطول ان 260 سانتيمتر مي باشد

كه احتمال ميرود نشيمنگاه حاكم قلعه يا جهت نشستن

نگهبانان قلعه بوده است.دردوطرفورودي قلعه دو

داغ پي بنا به اضلاع200* 320 سانتيمتر و450* 460

سانتيمتر به چشم ميخوردكه مربوط به برجهاي معمول

درطرفين ورودي اين نوع قلعه ها مي باشد.

بعدازعبورازپله ها به مجموعه اي از فضاها به تعداد11

عدد كه اندازه ي متوسط ابعادشان350* 630 سانتيمتربا

متوسط عمق400 سانتيمتر كه دردل صخره كنده شده اند

برميخوريم وگرداگردتمام اين فضاها واز بغل پله ها

ديوار خشتي ضخيمي وجودداشته است كه به علت گذشت

زمان تخريب شده واثار ان به دليل تندي شيب كوه به

دامنه ي كوه فروريخته است.

دردامنه ي كوه قلعه بردينه نيزشواهدي از يك استقرار

مانايي به چشم ميخوردكه قسمت عمده ي ان اكنون به

صورت زمينهاي كشاورزيزير كشت مي باشدوقلعه اي كه

بالاي كوه ديده مي شودمحل استقراردائم نبوده وفقط

در ايامي كه موردحمله قرار مي گرفتند به ان پناه

مي بردند. با توجه به موقعيت طبيعي كوه وشيب تند

وصخره هاي بلند اطراف امكان حمله ودسترسي به

كوه فقط ازجانب پله ها مقدور مي باشد

واگر به وضعيت طبيعي كوه ديوارهاي قلعه ونگهبانان را

نيز بيفزاييمداراي ضريب امنيت بالايي بوده وتنها راهي

كه دشمن دراين مواقع مي توانسته ازان استفاده كند

محاصره ي قلعه به اميد اتمام اب و اذوقه بوده كه ساكنان

را مجبور به تسليم كند.

ساكنان اين قلعه ي مانايي نيز نقطه ضعف خودرا شناخته اند

وان را به طرزحكيما نه اي چاره كرده اند.

درداخل قلعه فضاهايي رادر دل صخره ايجادكرده اند وبه

وسيله ي چوبهايي كه درصخره كنده شده ابهاي باران را

كه در طول سالها باريده است به داخل اين فضاها هدايت

كرده و ذخيره نموده است تادر مواقع اضطراري كه به

قلعه پناه مي برنداب كافي براي شرب داشته باشندوبتوانند

تاهرزمان كه لازم باشددردرون قلعه باقي بمانندتااينكه

دشمن مجبوربه ترك محاصره شود.

محوطه ي مذكورازلحاظ نوع سفال باتپه ي قلايچي و

محوطه ي زندان سليمان قابل مقايسه بوده ونوع تدفين

مردگان ان در تطابق كامل باقبرستان مانايي كول تاريكه

وسايرقبرستانهاي عصر اهن مي باشد.

قلعه بردينه ضمن اينكه يك محوطه ي مهم مانايي از

ديدگاه مطالعات باستان شناسي است داراي

جذابيت توريستي بالايي نيز مي باشد و باسرما يه گذاري

مسئولان دراين محوطه اميدان ميرود كه يكي از عوامل

مهم جذب توريست به منطقه باشد.

منبع حسن زاده يوسف(معرفي يك محوطه ي باستاني جديد)

قله بردينه –سخنراني دردومين سمينارباستانشناسي جوان ايران دانشگاه تهران_زيرچاپ

زیویه و گورستان کول تاریکه

پژوهشكده دايمي زيويه راه اندازي شد

 

به گزارش «ميراث خبر»، تپه باستاني زيويه با 40 هكتار مساحت، يك قلعه حكومتي بوده است كه محققان و باستان شناسان براساس شواهد موجود قدمت آن را نيمه دوم قرن هفتم قبل از ميلاد مي دانند.
تاكنون اين نكته كه قلعه زيويه يك قلعه حكومتي بوده به اثبات رسيده است ولي كماكان نكات مبهم و تاريك بسياري درباره آن وجود دارد.
پايگاه پژوهشي زيويه يكي از معدود پايگاه هاي پژوهشي دايمي در كشور است و كارشناسان از اين پس در تمام طول سال به مرمت، حفاظت و كاوش تپه باستاني زيويه ادامه مي دهند.
ناظران معتقدند با توجه به شهرت جهاني قلعه زيويه، تاسيس پايگاه دايمي پژوهشي كمك موثري به روشن شدن زواياي مجهول تاريخ اين قلعه خواهد كرد.
اين پايگاه پژوهشي كه با استفاده از اعتبار ملي ساخته شده و به كار خواهد پرداخت، در ساختماني با زيربناي هزار متر مربع در محوطه تپه باستاني زيويه بنا شده است.
مدير ميراث فرهنگي كردستان در اين باره گفت: «در سال هاي گذشته پژوهش و كاوش در زيويه به طور فصلي انجام مي شد، اما پژوهشگاه قدرت مطالعه همه جانبه در طول سال را خواهد داشت.»
«محمد ابراهيم زارعي» همچنين درباره امكانات اين پايگاه افزود: «در حال حاضر امكانات تخصصي حفاظت و مرمت نظير آزمايشگاه فيزيك و شيمي مهيا نشده و اين امكانات به تدريج مهيا خواهد شد.»
تاكنون بيش از 10 فصل كاوش در قلعه زيويه انجام شده و اشيايي نظير سينه آويز طلا به شكل ماه،‌ دستبند و زنجيرهاي طلايي، عقاب سرطلايي از آن به دست آمده كه در جهان منحصر به فرد است
زيويه در 55 كيلومتري جنوب سقز واقع است.

 

کا وشگران به راز قلب قلعه زيويه ، نزديک مي شوند

به گزارش «ميراث خبر»، «سيمين لك پور» به همراه گروه باستان شناسي خود قلعه زيويه _ مكاني در جنوب شرقي سقز _ را با دو هدف متفاوت كاوش خواهندكرد: «در دوره هاي گذشته قسمت هايي از معبر اصلي قلعه به دست آمده، در اين فصل كاوش به دنبال متصل كردن قسمت هاي مختلف معبر و در نهايت به دست آوردن نقشه راه ورود به قلعه هستيم. ورود به قلعه راز بسياري از ناگفته ها را عيان خواهد كرد و ما را به قلب تپنده تاريخ زيويه كه در دل خروارها خاك مدفون است، نزديك مي كند.»
حفاظت و سامان دهي قسمت هايي كه در كاوش هاي قبلي كشف شده هدف ديگر اين فصل دوازدهم كاوش است.
آثار كشف شده در كاوش هاي پيشين شامل چهار منطقه مهم است. در اين مكان شواهدي به دست آمد كه حاكي از دو طبقه بودن اين بنا است. پوشش اطاق هاي طبقه پايين به وسيله تيرهاي چوبي صورت گرفته، كه آثار اين تيرها به صورت حفره هايي با فواصل يكنواخت در ديوار جنوبي، در محلي كه متكي به حياط است ديده مي شود. متاسفانه به علت فرسودگي بنا از اطاق هاي فوقاني اثر چنداني بر جاي نمانده است. كف اطاق ها با خشت هايي كه جهت تسطيح زمين به كار رفته، پوشيده شده است. در قسمت جنوبي اطاق ها، حياطي است كه كف آن بالاتر از اطاق هاي طبقه اول بوده است، كشف شد در وسط محوطه حياط، توده اي از سنگ هاي كوچك و بزرگ تقريبا به شكل دايره (استوانه اي) روي هم چيده شده اند. كند و كاوهاي انجام شده در اين محدوده، اين حقيقت را روشن ساخت كه براي خروج آب هاي ناشي از باران و ذوب شدن برف ها در زمستان تدبيري انديشيده و آن هدايت آب به داخل چاهي است كه در وسط حياط حفر كرده اند و اين چاه به وسيله كانالي به خارج از قلعه و روي صخره هاي جنوبي هدايت شده است. اين حياط داراي دو درگاه مقابل هم با اختلاف سطحي حدود 25 سانتي متر بالاتر از كف حياط است. درگاه شرقي با راه پله هاي سنگ فرش به بخش هاي پايين تپه مرتبط شود. هم جوار با ديوار شرقي حياط و بالاي اين پله ها فضايي جهت نگهباني ساخته شده است. بر روي هر يك از پله هاي سوم و چهارم و پنجم دو پايه ستون (مجموعا شش پايه ستون) به دست آمده كه حاكي از مسقف بودن اين بخش از بنا است.
كشف ديگر تحقيقات پيشين، يافتن محوطه سنگ فرش شده درگاه غربي است. اين قسمت با يك رديف پله با تخته سنگ هاي حجيم ساخته شده است. اگر چه اكنون تنها پنج رديف از پله ها باقي مانده، ولي شواهدي در دست است كه بايد اين معبر تا بالاترين قسمت تپه ادامه داشته باشد كه متاسفانه اين بخش از زيويه در اثر حفاري هاي تجاري نابوده شده است.
تختگاه ديگري در قلعه زيويه در محدوده اي بين ارتفاع 90 تا 100 متر در جبهه شمالي و دقيقا در راس تپه و در ارگ قلعه قرار دارد. تاسيسات اين محوطه شامل اطاق هايي به ابعاد مختلف، راهروها، پله، تالار ستوندار و شيب پله سنگي ذوزنقه اي شكل، متكي به صخره هايي است كه به صورت ديواره اي از شرق به غرب كشيده شده است. در اين بخش از ساختار قلعه، ايواني ستون دار قرار دارد با دو رديف پايه ستون سنگي مدور و در مجموع شانزده ستون قرار دارد كه از اين ميان سه پايه ستون در اثر حفاري هاي تجاري تخريب و پايه پايين تپه انتقال داده شده است. اندازه پايه ستون ها از 85 تا 104 سانتي متر متغير است.
در جنوب شرقي تالار ستون دار، درگاهي قرار دارد كه آن را به يك معبر ذوزنقه اي شكل سنگفرش در امتداد راه پله ورودي مرتبط است. در شرق فضاي ذوزنقه اي شكل، اطاق هاي چهارگانه اي قرار دارد كه با خاك و خشت در زمان حيات قلعه براي جلوگيري از ويراني بنا انباشته شده بود. طي كاوش و مطالعات انجام شده و قسمت هايي از تاسيسات آن دچار صدمه شده كه صاحبان آن را واداشته تا تعميرات و تغييرات عمده اي در فضاها جهت استحكام بخشي اين ساخت و سازها انجام دهند. مرمت ها گاه به صورت توده خشت هاي بدون ملاط است. در اين تغييرات هيچ گونه تغييري در مصالح كاربردي ديده نمي شود. به اين شكل خشت هاي به كار رفته همان خشتي است كه از ديوارهاي اصلي قلعه به كار رفته است. و از خاك در اندود ديوارها استفاده شده كه قبلا هم ديوارها را با آن مسطح كرده اند. در كاوش تالار ستوندار آثار سوختگي بسيار شديدي بر روي ديوار اصلي به دست آمده است. امروز از آن زمان دقيق آتش سوزي اطلاع دقيقي در دست نيست، ولي آنچه ما را به زمان‌ اين آتش سوزي نزديك مي سازد و مي توان محدوده اي براي آن تعيين كرد، به دست آمدن چند عدد ناوك هايي كوچك با سه پره و زايده اي قلاب مانند در انتهاي پايه آن است. اين شكل ناوك ها به اقوام سكايي تعلق دارد. ورود اين اقوام مهاجر به مناطق شمالي و شمال غرب ايران از سال هاي 2_650 تا سال 625 پ.م. جمعا 25 سال بوده است. به هر حال وجود ناوك هاي مذكور در پس ديوارهاي ترميمي، خود از دلايل علت آتش سوزي و تخريب قسمت هايي از قلعه زيويه است.
تپه زيويه در حالي در آستانه دوازدهمين فصل از كاوش خود قرار مي گيرد كه هنوز ناگفته هاي بسياري را به همراه دارد. سيمين لك پور مي گويد: «مشخص نيست زيويه به چند فصل كاوش احتياج خواهد داشت.»
تپه زيويه از سال 1325 به مدت هشت سال با حفاري هاي تجارتي كه توسط «رينو» انجام شده، صدمات بسياري ديد. كاوش هاي علمي در اين تپه از سال 1355 شروع شده تا سال 1357 ادامه داشته است كه پس از 17 سال مجددا در سال 1373 از سر گرفته شده. سرپرستي حفاري هاي باستان شناسي از سال 1357 تا سال 1377 بر عهده نصرالله معتمدي بوده و از سال 1379 تا سال 1380 نيز بر عهده سيمين لك پور است.
از سال جاري براي تحقيق و مطالعه بيشتر درباره پيشينه زيويه در نزديكي اين قلعه پژوهشگاه دايمي زيويه بر پا شده است.
تپه زيويه در 45 كيلومتري جنوب شرقي شهرستان سقز در شمال دهكده اي به همين نام قرار دارد اين تپه به طول 800 متر و عرض 500 متر و با ارتفاع 100 الي 140 متر از زمين هاي اطراف خود قرار دارد. راس تپه در جبهه مشرف بر ضلع جنوبي تا ارتفاع 50 متري صخره اي بوده و به صورت ديواره اي نسبتا صاف دسترسي به قلعه تپه را مشكل يا غير ممكن ساخته است. جبهه شمالي تپه زيويه نيز داراي شيب بسيار تندي است. كه به شكلي كاملا طبيعي وضعيتي نفوذ ناپذير به آن بخشيده است. تنها در موقعيت خاص طبيعي اين تپه، باعث شده كه اين تپه محل مناسبي براي ساخت قطعه اي باشد كه بر روي آن بنا شده است.
مدارك حاصل از كاوش هاي باستان شناسي در تپه زيويه شامل معماري، قطعات اشيا فلزي (مفرغ و آهن) قطعات عاج منقوش است. به طور كلي مدارك و شواهد باستان شناسي حاصل از كاوش هاي علمي زيويه بيانگر مجموعه معماري اقوام مانايي ها است. اقوام مانايي، در نيمه اول هزاره اول، در منطقه اي وسيع شامل آذربايجان و كردستان امروز مي زيسته اند. كاوش هاي باستان شناسي در اين منطقه علاوه بر كشف رازهاي اين قلعه به شناخت فرهنگ و تاريخ اولين تمدن شهر نشين ايران و بلكه جهان كمك بزرگي مي كند.

بخش زيادي از تاريخ زيويه نامعلوم است

به گزارش «ميراث خبر»، محوطه باستاني زيويه كه عمليات حفاري و باستان شناسي آن از سال 1355 به سرپرستي نصرت الله معتمدي آغاز شد و بعد از آن نيز سمين لك پور عهده دار آن بود، پس از انجام يازده فصل كاوش ماه گذشته با اعلام دستوري از مسئولان پژوهشكده تعيل اعلام شد. متوقف شدن عمليات حفاري و كاوش هاي باستان شناسي زيويه در حالي خاتمه يافت كه سيمين لك پور، مسئول حفاري و باستان شناسي در زيويه اعلام كرده بود كه سايت باستاني زيويه همچنان نياز به كاوش هاي بيشتري دارد و هنوز بخش زيادي از تاريخ زيويه نامعلوم است.
«رسول ايشتودان»، كارشناس اداره ميراث فرهنگي استان كردستان و مدير پروژه زيويه كه قبل از تعطيلي حفاري در زيويه از مديريت اين پروژه استعفا داده بود درخصوص سرنوشت نامعلوم ادامه كاوش هاي باستان شناسي زيويه گفت: «آنچه كه پس از تعطيلي حفاري در زيويه از سوي مسئولان اعلام شد، خبر از ادامه حفاري در آينده مي دهد زيرا زيويه به لحاظ حفاري مشكلي ندارد، اما عدم برنامه ريزي صحيح براي حفاظت آن باعث شده است كه در صورت ادامه حفاري، زيويه از بين برود.»
ايشتودان در ادامه با اشاره به موضوع حفاظت در زيويه گفت: حفاظت هاي انجام شده به هيچ وجه اصولي نبوده و همين مسئله باعث شد تا هنگام بارندگي بخشي از كاه گل هايي كه براي مرمت مورد استفاده قرار گرفته بود؛ از بين برود. در كنار اين مسئله عدم حفاظت صحيح باعث شده است تا محوطه زيويه به خصوص قلعه زيويه در معرض خطر تخريب جدي قرار گيرد.»
به گفته وي اگر حفاري در زيويه ادامه پيدا مي كرد و هيچ طرح مرمتي نيز براي حفاظت از آن درنظر گرفته نمي شد تا چند سال آينده ديگر چيزي از زيويه باقي نمي ماند.
از زماني كه سيمين لك پور به عنوان مسئول پروژه ادامه حفاري در زيويه را عهده دار شد هيچ گزارشي مبني بر انجام عمليات در زيويه به مسئولين استاني داده نشد. ايشتودان با اشاره به اين موضوع و مشكلاتي كه پيش از اين با مسئولين حفار يدر زيويه به وجود آمده بود گفت: «مسئول حفاري در زيويه تا اين لحظه هيچ گزارشي از حفاري هاي انجام شده در آنجا نه به استان و نه هيچ مرجع ديگري نداده است. حال آنكه اگر اين گزارشات ارايه مي شد امروز شاهد برنامه مدون و كارشناسي حفاظت در زيويه بوديم. وي با بيان اين مطلب كه بيرون آوردن اين محوطه تاريخي از دل خاك صرفا انجام كاوش هاي باستان شناسي نيست بلكه مردم نيز بايد بتوانند به ديدن اين محوطه تاريخي بيايند و نسبت به تاريخ گذشته خودشان آگاهي پيدا كنند، توجه بيشتر به ادامه كار در اين محوطه را مورد تاكيد قرار داد.
شنيده ها حاكي از آن است كه محوطه باستاني زيويه جهت بازديد عموم مورد مرمت قرار مي گيرد و قرار شده تا اين مرمت ها امكاني فراهم كند تا مردم بتوانند براي ديدن قلعه زيويه و محوطه باستاني به آنجا بيايند، ايشتودان درخصوص اين موضوع به ميراث خبر گفت: «هدف از كاوش هاي باستان شناسي چيزي غير از اين نيست و اين كاوش ها در جهت شناساندن تاريخ گذشته كشورمان به مردم است.
نصرت الله معتمدي نخستين كسي بود كه عمليات حفاري در محوطه باستاني زيويه را آغاز كرد. پس از آن در سال 1377، پس از ايجاد يك سال وقفه ادامه كار به عهده سيمين لك پور گذاشته شد. طبق يافته هاي نصرت الله معتمدي احتمال وجود هخامنشيان در اين منطقه وجود داشته است ولي اصل بنا به دوره مادها مربوط مي شود. قدمت تپه زيويه به قرن هفتم پيش از ميلاد باز مي گردد و بقاياي به دست آمده از اين محوطه يكي از شاهكارهاي فرهنگي كشور محسوب مي شود.

 

مسیرهای ارتباطی مادها به قلعه

به گزارش «میراث خبر»، تپه زیویه از دوره مادها و ماننایی ها بر جای مانده و در 2700 سال پیش بنا شده است. این تپه از سال 1354 مورد کاوش قرار گرفته و پس از یک توقف 10 ساله کاوش ها همچنان ادامه دارد.
«سیمین لک پور»، باستان شناس و سرپرست گروه کاوش در زیویه با اعلام این مطلب به «میراث خبر»، گفت: «در آخرین کاوش های باستان شناسی در زیویه مسیر ورودی زیویه در قسمت فوقانی تپه، قسمتی در بخش تحتانی و همچنین مسیر مستقیم ورود به قلعه را پیدا کردیم که از دامنه شرقی تپه شروع شده و تا راس تپه ادامه دارد.»
لک پور همچنین از شناسایی نشانه هایی از کوره سفالگری، ابزاری مربوط به کار فلز و بقایایی از یک کارگاه سفال در این تپه خبر داد و گفت: «بیشتر این آثار در بخش شمالی متمرکز بود و در حفاری های آینده می توان این موارد را دقیق تر بررسی کرد و به نتایج بزرگ تری دست یافت.»
آخرین کاوش در تپه زیویه از شهریور ماه تا آبان ماه سال گذشته ادامه داشته است. سرمای هوا باعث توقف کاوش تا ماه های اخیر شده است.
«رسول اشتودان»، درباره تغییرات سال جدید در ساختار گروه باستان شناسی زیویه گفت: «در سال جدید، پس از تکمیل کادر علمی و باستان شناسی زیویه و تعیین دوباره سرپرست گروه کاوش، و با ارایه یک برنامه کامل از جمله مرمت، حفاظت، کاوش و حفاری، فصل جدید کاوش را در تابستان شروع می کنیم.»
«سیمین لک پور» که از سال 1357 و با آغاز انقلاب اسلامی در تپه زیویه فعالیت های باستان شناسی انجام داده و 30 سال از عمر خود را در کاوش های علمی در کردستان سپری کرده است، درباره فعالیت های جدید در زیویه گفت: «شرایط کار در زیویه بسیار سخت است. بارندگی های شدید در این مطقه به بناهای خشتی آسیب می رساند. در صورتی که بار دیگر به عنوان سرپرست گروه مشغول به کار شوم، برنامه های حفاظت از این سازه های خشتی را در راس اقداماتم قرار می دهم.»
لک پور یادآور شد: «با توجه به انبوه بازدید کنندگان از زیویه در فصول مختلف سال، قصد داریم فصل هایی که بارندگی زیاد است بازدید کننده ای نپذیرم، زیرا بارش باران و هجوم بازدید کننده و عبور از روی سازه های خشتی، شدیدا به ساختار قدیمی بناها لطمه وارد کرده و امکان حفاظت را غیرممکن می کند.»
تپه زیویه در روستای زیویه و 55 کیلومتری جنوب شرقی شهر سقز قرار دارد. طی کاوش های باستان شناسی در این تپه، قلعه باستانی زیویه از دل خاک بیرون آمد. این قلعه روی یکی از تپه های نسبتا مرتفع منطقه ساخته شده و بر محیط اطراف اشراف کامل دارد.

 

وجود ارتباط تاريخي ميان گور تاريخي كول تاريكه و زيويه قابل اثبات است

میراث استان ها _ لي لا مير کمالي ــ در آخرين فصل كاوش و حفاري در گورستان «كول تاريكه» و غار «كاني ميكاييل»، آثاري به دست آمد كه مي توان آنها را با محوطه هاي مانايي و زيويه كردستان مقايسه كرد.
به گزارش «ميراث خبر»، اولين كاوش ها در محوطه هاي اطراف غار كرفتو در پاييز 1379 انجام گرفت كه منجر به شناسايي و كشف غار كاني ميكاييل در محور شمال كرفتو و يك گورستان در محور جنوب شرقي كرفتو گرديد. اين كاوش ها تا آذر ماه 1382 ادامه يافته و تحقيقات همچنان بر روي اشياي يافت شده از اين گورستان ادامه دارد.
«حسن رضواني»، باستان شناس و كاشف گورستان كول تاريكه در نزديكي غار كرفتو با اعلام اين مطلب در نخستين همايش بين المللي شمال غرب ايران گفت: «حفاري هاي غير مجاز در گورستان كول تاريكه باعث شد كه برنامه اي اضطراري براي كاوش و حفاري در اين منطقه ترتيب دهيم. در مجموعه از اين گورستان 10 قبر را حفاري نموديم كه اشيا گور اول كاملا غارت شده بود وگورهاي دوم و سوم 50 درصد به وسيله حفاران غير مجاز غارت شده بود.»
وي در ادامه افزود: «در گور دوم، 5 ظرف كامل سفالين كه رنگ آنها عموما قرمز تيره و نخودي و همين طور اشيايي ديگر مانند انگشتر، گوشواره و كاسه كشف شده است. اين سفال ها شباهت هاي بسياري با سفال هاي زيويه كردستان دارند. نقوش سفالينه ها نيز در اين محوطه باستاني كاملا با يكديگر همخواني داشته و ظروف لعابدار به دست آمده در گور هفتم هم با ظروف لعابدار زيويه هم از نظر نوع لعاب و هم از نظر نقوش با يكديگر منطبق هستند.»
در آخرين كاوش ها در اين منطقه كه مساحتي معادل 1500 متر مربع را در بر مي گيرد، مشخص شد كه تدفين در اين منطقه از نوع «چمباتمه اي» بوده است. بدين معنا كه اجساد به حالت زانوهاي جمع شده در سينه دفن مي شده و هداياي نيز به خداي مرگ در كنار آنان به زير خاك مي رفته است.
از گور 9 يك سوزن، از گور 10 چاقو و انگشتر به دست آمد كه همگي از جنس فلز و به خصوص آهن بوده و پيشرفت اين صنعت را در دوره مانايي نشان مي دهد.
رضواني در پايان با اشاره به تحقيقات انجام شده بر روي دوره تاريخي اين گورستان گفت: «پس از پژوهش هاي انجام شده در اين گورستان، تاريخ عصر آهن 3 و دوره مانايي براي كول تاريكه پيش بيني مي شود. اما كشف و انجام تحقيقات در مورد استقرار اين اقوام در نزديكي گورستان، نياز به فصل سوم حفاري دارد كه اميدواريم در سال جديد طرح آن ريخته شده و پژوهش ها آغاز گردد.»
كول تاريكه به معناي غار گورستان است. در اطراف اين محوطه، تپه ماهورهاي به هم پيوسته اي ديده مي شود كه شامل دشت هاي همواري است و كشاورزي ديمي در آن رواج دارد.
گورستان كول تاريكه در 1 كيلومتري جنوب روستاي يوزباش كندي قرار دارد. فاصله اين محوطه تا غار كرفتو 4 كليومتر است. گورها در يك شيب ملايم از غرب به شرق واقع شده اند و روند آنها اكثرا به صورت شمالي _ جنوبي است و عمق آنها تا يك متر و 80 سانتي متر مي رسد.
نخستين همايش بين المللي شمال غرب ايران با حضور باستان شناسان داخلي و خارجي از 27 تا 29 تير ماه جاري در اروميه برگزار مي شود

خلاصه مقاله سکونتگاه های مانایی در زاگرس شمالی از دکتر بیننده

شمال غرب ايران مركز تلاقي اقوام مختلف با ساختارهاي متفاوت قومي وفرهنگي بوده وچهارراهي براي عبور ومركزي براي تجارت محسوب مي شده.منطقه مذكور در هزاره اول ق.م نقش مهمي رادر معادله قدرت بين دو امپراطوري آشور و اورارتو ايفا مي كرد. مانا در هزاره اول ق .م در شمال غرب ايران ودر همسايگي اين دو قدرت بزرگ شكل گرفت .تعداد كمي از محوطه هاي منسوب به مانا مورد كاوش قرار گرفته اند.در متون بين النهريني به عناوين مختلف از مانا ياد شده است .مطالعات مانا با كاوش تپه حسنلو در دشت سلدوز آغاز گرديد .محوطه هاي زيويه،زندان سليمان، قلايچي ،ربط،قلعه جان آقاو قبرستان كول تاريكه منسوب به مانا هستند كه كاوشهاي باستان شناسي در آنها صورت گرفته است . پژوهشهاي انجام شده تا حدودي ما را با فرهنگ وتمدن مانا آشنا كرده و مرزهاي سياسي و جغرافيايي آن تا حدي مشخص گرديده است.